یلداتون مبارک
تبلیغ و مبلغ در کلام رهبری2
نحوه عمل کرد ن در تبلیغ
بعد از این، نوبت به چگونه عمل کردنِ ما مىرسد. ما در فلان شهر یا روستا براى تبلیغ وارد مىشویم؛ رفتار، نشست و برخاست، معاشرت، نگاه و عبادت ما، دلبستگى یا دلبسته نبودن ما به تنعمات دنیوى و خورد و خواب ما، رساترین تبلیغ یا ضدتبلیغ است؛ درست باشد، تبلیغ است؛ غلط باشد، ضدتبلیغ است. ما در محیط اجتماعى و محیط زندگى چطور مىتوانیم دل مردم را به منشأ گفتار خودمان مطمئن کنیم و اعتماد آنها را برانگیزیم؛ در حالى که از مذمتِ شهوات دنیوى حرف مىزنیم و در عمل خداى نکرده خودمان طور دیگرى عمل مىکنیم! از مذمت دل سپردن به پول و حرکت کردن و مجاهدت کردن در راه زیادهخواهىهاى دنیوى حرف بزنیم؛ اما عمل ما طور دیگرى باشد! چطور چنین چیزى ممکن است اثر بکند؟! یا اثر اصلاً نمىکند، یا اثرِ زودگذر مىکند، یا اثرى مىکند که بعد با کشف واقعیتِ کار ما، درست به ضداثر تبدیل مىشود. بنابراین، عمل بسیار مهم است.
تبلیغ و مبلغ در کلام رهبری1
عنصر منطق در تبلیغ
از دو طرف نباید لطمه بخوریم: نه ما باید مسائل سیاسى را بکلى از حیطهى حرف و گفت و تلاش و مجاهدتِ تبلیغى خودمان خارج کنیم؛ آنچنان که دشمنان روى آن دهها سال سرمایهگذارى کردند، ولى نهضت اسلامى آمد و این سرمایهگذارى را آتش زد و از بین برد و گفتار و اندیشهى سیاسى را وارد متن فعالیتهاى دینى کرد، و نه از این طرف باید بیفتیم که تصور کنیم همهى منبر، همهى تبلیغ، همهى مخاطبهى با مردم و با مؤمنین، یعنى این که بنشینیم مسائل امریکا و اسرائیل و مسائل سیاسى را تحلیل کنیم؛ نخیر، یک کارِ واجبتر اگر نباشد، واجب دیگرى وجود دارد و آن، دلِ مخاطب شماست. دل و جان و فکر او را بایستى تعمیر و آباد و سیراب کنیم. البته این به یک منبع درونى احتیاج دارد. ماها باید یک چیزى در خودمان داشته باشیم تا بتوانیم این تأثیر را بر مخاطب بگذاریم، والّا نمىشود. در آن سرمایهى درونى، باید عنصر فکر و منطق باشد؛ باید به فکر و منطقِ درست مجهز شویم، تا حرف سُست زده نشود. آنهایى که گفتهاند یکى از مؤثرترین حملهها، دفاعهاى ناقص و بد است، حرف کاملاً درستى زدهاند. وقتى دفاع از دین، ضعیف و سُست و بد باشد، تأثیرش از حملهى به دین، بیشتر است؛ باید از این، به خدا پناه ببریم. مبادا در حرف و منبر و تبلیغ ما - آنچه به عنوان تبلیغ داریم انجام مىدهیم - حرف سُست، بىمنطق و ثابت نشدهاى وجود داشته باشد. گاهى بعضى از چیزهایى که در کتابى هست و سند ندارد، خود، یک حکمت و مسألهى اخلاقى است، که دیگر سند نمىخواهد و مىتوانیم آن را بیان کنیم؛ این، عیبى ندارد؛ اما یک وقت هست که یک چیزى دور از ذهن مخاطب است، که باورش براى او مشکل است؛ این را نباید بگوییم؛ چون این مسأله، او را از اصل قضیه دور مىکند و موجب موهون شدن دین و مبلّغ دین در ذهن و دل او مىشود و خیال مىکند این، از منطق عارى است؛ در حالى که پایهى کار ما منطق است. بنابراین، منطق، عنصر اصلى در تبلیغ ماست.
رهنمودهای امام خامنه ای درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی3
فرهنگ کتابخوانی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهگی است
نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل میشود پاسخ داد. کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمی شود جواب داد. تفنگ او، قلم است. این را میگوییم تا مسئولان فرهنگی کشور و کارگزاران امور فرهنگی در هر سطحی و شما فرهنگیان عزیز، اعم از معلم و دانشجو و روحانی و طلبه و مدرسان تا دانشآموزان و تا کسانی که در بیرون این نظام آموزشی کشور مشغول کارند، احساس کنید که امروز سرباز این قضیه شمایید و بدانید که چگونه دفاع خواهید کرد و چه کاری انجام خواهید داد»
رهبر انقلاب در جایی دیگر به موضوع مسلّم بودن تهاجم فرهنگی و ناباوری مسئولان در این زمینه اشاره میکند و میفرماید:
«من وقتی با عده ای صحبت میکنم برای اینکه اثبات کنم دشمن در زمینه فرهنگی مشغول تلاش است، در مقابل آنها احتیاج به استدلال و دلیل دارم… ولی شما و امثال شما این عرصه مبارزه بی امان و بسیار سنگین و همه جانبه را به چشم خودتان میبینید. ای کاش بعضی از شما بروند و با آنها (برخی مسئولان) صحبت کنند و تفهیم کنند که چنین مبارزه ای و چنین درگیری و چنین تهاجمی هست»
رهنمودهای امام خامنه ای درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی2
طلبه باید در دوره جوانی هر چه میتواند کتاب بخواند
باید درس بخوانید، خوب درس بخوانید، عالم شوید، ملا شوید، قوى شوید، قدرت تجزیه و تحلیل افکار نو را پیدا کنید. مطالعات جنبى هم داشته باشید. بعضى از این درسهائى که در حوزهها معمول شده، در قم یا تهران، میتواند به صورت مطالعات جنبى استفاده شود؛ مثل ادبیات فارسى، اخلاق و بعضى درسهاى دیگر - البته ادبیات عرب لازم است؛ آن جزو ابزار کار ماست - لزومى ندارد اینها حتماً در برنامههاى درسى وارد شود. البته من دخالت نمیکنم، سلیقهام را عرض میکنم؛ برنامهریزان بنشینند رویش فکر کنند.
طلبه باید دستش از کتاب رها نشود؛ کتاب بخواند، همه جورش را بخواند، در دورهى جوانى بخواند. این ذخیرهى حافظه را که بىنهایت داراى ظرفیت است، هرچه میتوانید، در دورهى جوانى پر کنید. ما هرچه در جوانى در حافظه انباشتیم، امروز موجود است؛ هرچه در دوران پیرى - که بنده همین حالا هم با همهى گرفتارىها، بیش از جوانها مطالعه میکنم - به دست مىآوریم، ماندگارى ندارد. الان شما جوانید. این منبع قیمتىِ ارزشمند را از اطلاعات ارزشمند، از آگاهىهاى مفید و لازم در زمینههاى مختلفى که براى تبلیغ به آنها احتیاج دارید، هرچه میتوانید، انباشته کنید؛ از این استفاده خواهید کرد