معناى «ثارالله» چیست و چرا به امام حسین ثار الله می گویند؟
«ثار» از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معناى انتقام و خونخواهى و نیز به معناى خون آمده است.
براى «ثارالله» بودن امام حسین معانى و وجوه مختلفى ذکر شده که هر یک تفسیر خاص خود را مىطلبد. در مجموع به این معنا است که: خداوند، ولىّ دم آن حضرت است و خود او خون آن بزرگوار را از دشمنانش طلب مىکند؛ چرا که ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و حرمت الهى و طرف شدن با خداوند است. به طور کلى از آن جهت که اهل بیت(ع) «آل الله» هستند، شهادت این امامان، ریخته شدن خونِ متعلق به خداوند است. توضیح این که :ثار به معنای مطلق دم و خون نیست ، بلکه به آن خونی گفته می شود که قابل قصاص باشد و مورد خون خواهی قرار گیرد و اضافه شدن آن به خدا (ثارالله ) بر این اساس است که ولی حقیقی امام حسین خدا است و مطالبه خون حسین ،مخصوص اوست( که توسط اولیای خدا محقق می شود). اگر چه این واژه در قرآن نیامده است؛ لیکن مىتوان آن را با آیات قرآنى این گونه توجیه نمود. خداوند مىفرماید: «من قتل مظلومًا فقد جعلنا لولیهسلطَنًا«آن کس که مظلوم کشته شده، براى ولىاش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم».هر کسى (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، اولیاى دم او، حق خونخواهى دارند و از آن جا که اهل بیت(ع) - به ویژه امام حسین(ع) - مظلومانه و در راه ایمان و حق و خداوند کشته شدهاند و جان به جان آفرین تسلیم کردهاند، در واقع «ولىّ دم» و خون خواه آنان، خود خداوند است.بنابراین «ثارالله» به این معنا است که خون بهاى امام حسین(ع)، متعلق به خدا است و او کسى است که خون بهاى امام حسین(ع) را خواهد گرفت. این واژه حاکى از شدت همبستگى و پیوند سیدالشهدا(ع) با خداوند است که شهادتش همچون ریخته شدن خونى از قبیله خدا مىماند که جز با انتقامگیرى و خونخواهى خدا، تقاص نخواهد شد. اگر «ثار» به معناى خون باشد، قطعاً مراد از «ثارالله» معناى حقیقى نیست؛ بلکه یک نوع تشبیه، کنایه و مجاز است. چون مسلّم است که خدا موجودى مادى نیست تا داراى جسم و خون باشد؛ پس این تعبیر از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنى، همان گونه که نقش خون در بدن آدمى نقش حیاتى است، وجود مقدس امام حسین(ع) نسبت به دین خدا چنین نقشى دارد و احیاى اسلام با نهضت عاشورا بوده است.
شاید بتوان در این باره با نگاه عرفانى مستند به روایات نیز به نتیجهاى نورانى دست یافت. از امام على(ع) نیز به «اسدالله الغالب» و «یدالله» تعبیر شده است و در حدیث «قرب نوافل» از پیامبر(ص) روایت شده است که خداوند فرمود:«ما تحبب الى عبدى بشىء احب الىّ مما افترضته علیه و انه لیتحبب الىّ بالنافله حتى احبه فاذا احببته کنت سمعه الذى یسمع به و بصره الذى یبصر به و لسانه الذى ینطق به و یده التى یبطش بها و رجله التى یمشى بها اذا دعانى احببته و اذا سألتنى اعطیته»؛«بنده من به چیزى دوست داشتنى تر از واجبات، نزد من اظهار دوستى نمىکند و همانا او با نوافل نیز به سوى من اظهار دوستى مىکند. آن گاه که او را دوست بدارم گوش او مىشوم که با آن مىشنود و دیده او مىشوم که با آن مىبیند و زبان او مىشوم که با آن سخن مىگوید و دست او مىشوم که با آن ضربه مىزند و پاى او مىشوم که با آن راه مىرود. اگر به درگاه من دعا کند، او را دوست خواهم داشت و اگر از من درخواست کند به او عطا مى کنم».از این روایت به خوبى آشکار مىشود که اولیاى خداوند، «خلیفه» او بر روى زمین و مظهر افعال الهىاند. خداوند جسم نیست، اما آن چه را که اراده مىکند انجام بدهد، از طریق دست اولیاى خود به ظهور مىرساند و کمکى را که مىخواهد به سوى بندهاى بفرستد، با پاى اولیاى خود مىرساند. و خونى را که مىخواهد از سوى خود براى احیاى دین خودش ریخته شود، از طریق شهادت اولیاى خودش ظاهر مىسازد. از این رو همان طور که دست امام على(ع) دست قدرت خدا و «یدالله» است؛ خون امام حسین(ع) نیز خون خدا و «ثارالله» است.از این رو در زیارت عاشورا مىخوانیم: «السلام علیک یا ثار الله و ابن ثاره والو تر الموتور»؛ «سلام بر تو اى خون خدا و فرزند خون او! سلام بر تو اى یگانه دوران!» نیز در زیارتی دیگر می خوانیم : «و انک ثار الله فى الأرض و الدم الذى لا یدرک ثاره أحد من أهل الأرض و لا یدرکه الا الله وحده».همان گونه که نقش خون در بدن آدمى نقش حیاتى است و بود و نبودش، مرگ و زندگى او را رقم مىزند، وجود مقدّس امام على و امام حسین(ع) نزد خدا و در دین او چنین نقشى دارند که اگر آن حضرت نبود، اسلام نبود و اگر حسین(ع) نبود، اسلام و تشیّع نبود.آرى! تا یاد و نام سیّدالشّهدا(ع) زنده و بر سر زبانها است، تا عشق حسین(ع) در دلها مىتپد، تا آتش محبت و ولایت او در قلوب انسانها مشتعل است، تا فریاد «یا حسین» بر بلنداى آسمانها و زمین طنین انداز است؛ نام و یاد خدا زنده و پایدار است؛ چون او همه هستى خود را در راه خدا انفاق و ایثار کرد، سیماى ننگین ریاکاران و تحریفگران زمان را آشکار نمود و نقاب از چهره زشت آنان برداشت و اسلام ناب نبوى و علوى را بر مردم نمایاند. خون او شرافت «ثارالله» را گرفت.
فرات و كربلا
قال ابو عبد الله:
ان أرض كربلا وماء الفرات اول ارض و اول ماء قدس الله تبارك و تعالى…
امام صادق (عليه السلام) فرمود:
سرزمين كربلا و آب فرات، اولين زمين و نخستين آبى بودند كه خداوند متعال به آنها قداست وشرافت بخشيد.
بحار الانوار، ج،98، ص 109 و نيز كامل الزيارات، ص .269
شهادت امام حسین (ع) تسلیت باد.
شهادت یا ر با وفای امام حسین (ع) تسلیت باد.
دامن علقمه و باغ گل یاس یکی است
قمر هاشمیان بین همه ناس یکی است
سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب
نام زیبای اباصالح و عباس یکی است
بهترین نوع عزاداری برای ائمه چیست ؟
بهترین نوع عزاداری برای ائمه آن است كه اهداف ذیل در آن عزاداری ها تأمین شود كه به نحو اختصار به برخی از آنها اشاره می كنیم :1_ شناساندن مقام پیشوایان بزرگ اسلام كه در سراسر زندگی آنان برای جامعه اسلامی الگو و سرمشق است خواه در مبارزه با طاغوتیان یا مسایل اخلاقی و روحی و ….. ؛2_ افزایش عشق و محبّت به اهل بیت كه پاداش رسالت پیامبر ( است ؛3_ دعوت به دین و آگاه شدن از حقایق و معارف آن و فراخوانی مردم به صلاح و اصلاح و دوری از انحراف و فساد ؛
4_ بیان حقانیت نهضت حسینی بر ضد طاغوتیان و آشكار كردن مردم با ویژگیهای قیام امام حسین (علیه السلام) ؛5_ اطعام عده ای از گرسنگان در پرتو مجالس عزا كه از دستورات موكّد قرآن و اسلام است ؛6_ یاد مصیبت اهل بیت ( كه موجب آسان شدن مصائب و سختیهای دوستداران آنان است ؛7_ همدردی با رسول خدا صلی الله علیه آله ، حضرت زهرا ( ، امام زمان ( و سایر ائمه 8- افشاگری جنایات ستمگران به ویژه بنی امیّه و بنی عباس و تطبیق آن با شرایط و مقتضیات زمان ؛
9_ رشد فضایل و كرامتهای انسانی و الهی و پرورش روحیه شهادت طلبی ؛ هر قطره اشك كلامی است كه شهادت را چون پیامی به مردم ابلاغ می كند و گریه نشان آن است كه فاجعه ای روی داده و ظلمی صورت گرفته است. عزاداری نه یك روز ، نه ده روز ، بلكه در تمام سال برای این است كه ملّتی كه در شهادت زندگی می كند باید عزادار باشد و در مجالس عزا با بیان فلسفه شهادت و با یاد آوری از شهیدانش ، روحیه شهادت طلبی را همچنان تازه نگه دارد.بی شك به خاطر نشر فلسفه شهادت و ایثار و كرامتهای انسانی است كه شیعه حتی به بهانه مرگ برادر ، عمو ، ودایی و … جلسه برگزار میكند و در آن یادی از كربلا نی کند و از امام حسین (ع) سخن می گوید