زمین بازی کودکان
بازی بهترین شکل آموزش برای کودک است. او مراحل زندگی آینده خود را در قالب بازی تمرین می کند. گویا دوران خردسالی انسان درست مانند دوران خردسالی بشریت است. بازی برای کودک از آن جهت مهمترین فعالیت به شمار می آید که تمرینی است برای زندگی. کودک نیاز به جنب و جوش دارد آن هم در فضای باز مخصوص در محیط های عمومی و همراه با کودکان دیگر. در بازی کودکان باید رشد و پیشرفت ذهنی توأم با رشد بدنی باشد. کودک با یادگیری مفاهیم رنگ، حجم، صوت و … عناصر وسیعتری را برای بازی بدست خواهد آورد. بازی تمرینی برای تسلط روحی و جسمی بر زندگی واقعی است. جامعه شناسان منشأ فعالیت های هنری را بازی می دانند. برای گسترش سطح فرهنگ و هنر جامعه باید آموزش هنری را از دوران کودکی شروع کنیم. روانشناسان بازی را به دو نوع جسمی و اجتماعی تقسیم می کنند. هر دو نوع بازی نیاز اساسی کودک است . بازی اجتماعی بهتر می تواند نیاز بچه ها را برآورده سازد، کودک از خلوت خود به نوعی لذت می برد و در جمع به نوع دیگر هیجان خود را نشان می دهد. بازی های انفرادی بیشتر توانایی های فردی و استقلال کودک را تقویت می کند، در بازیهای اجتماعی کودکان از خود رفتار بروز می دهند و ارتباط، گفتگو و همکاری متقابل را یاد می گیرند. توجه به کودک در فضای شهر و محیط عمومی ، مهمترین وظیفه ای است که باید به آن پرداخته شود، زیرا کودکان آینده ساز کشور خود هستند، مدیران، نخبگان و افراد موفقی که به آنها نیاز داریم، به همین دلیل است که در تمام شهرهای جهان توجه ویژه ای به تربیت، رشد ، آگاهی و اعتماد به نفس کودک می شود.
بازی، آینه تمام نمای ویژگی های کودک
درمانگر میتواند هنگام بازی به دنیای کودک وارد شود و او را بهتر بشناسد و به مشکلات رفتاری وی پی برد.
بازیها برای درمان کودک ، وسیله خوبی در دست درمانگران خواهد بود. درمانگر میتواند با بررسی انواع بازیها و مشاهده کودک هنگام بازی به دنیای او وارد شود و او را بهتر بشناسد و به مشکلات رفتاری وی پی برد.
بازی و رشد جسمی
بازی به عنوان وسیلهای مطمئن برای رشد کودکان ، عضلات را نیرومند میکند، استخوان ها را محکم و استوار مینماید، و بالاخره باعث تقویت حواس پنجگانه بویژه حس بساوای و حس بینایی میشود.
بازی و رشد ذهنی
بازی امکان تجربه و تعاملهای مستقیم با عوامل محیطی را برای کودک فراهم میکند. بازی نه تنها بر رفتارهای هوشمندانه و قابل مشاهده کودک اثر دارد، بلکه بر ساخت فیزیولوژیکی مغز او تاثیر غیر قابل انکار دارد.
بازی و رشد عاطفی
میان 3 تا 7 سالگی ، کودک عواطف خود را آشکارا ابراز کرده ، به تدریج عواطف خود را شناسایی میکند. مسلما بروز ناگهانی خشم و ترس در کودکان میان 3 تا 7 ساله امری است عادی و ترس در کودکان این گروه سنی به علت نیروی تخیل بسیار فعال آنان است. دیگر اینکه مرتبا با اوضاع و موقعیتهای تازهای روبرو میشوند که برای آنان ناآشنا است. باید توجه داشت که بطور کلی محیطی که کودک در آن زندگی میکند و نوع تجربههایی که بدست میآورد و چیزهایی که یاد میگیرد، در کیفیت بروز عواطف کودک بسیار موثر است.
چگونه یک کودک مودب تربیت کنیم ؟
کودکان امروزی، دیگر مانند گذشته رفتار نمی کنند؛ به همین دلیل والدینه ناچارند بارها و بارها یک درخواست یا دستور را تکرار کنند و باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که آنان کار خواسته شده را انجام دهند. شاید بتوان گفت که امروزه، والدین بیشتر به حرف های فرزندشان گوش می دهند.
کودکان بیشتر اوقات درخواست های والدین شان را نادیده می گیرند و تنها زمانی که خودشان بخواهند، کاری را انجام می دهند. همین مسئله در اغلب اوقات، مشکل ساز می شود و حتی اختلافات متعدد و فراوانی را میان پدر و مادر به وجود می آورد.
اگر شما هم فرزندی دارید، شاید بگویید هر راهی را که به ذهنم می رسید امتحان کرده ام. مثلا بارها روش هایی مانندتنبیه، هدیه، تکرار فراوان درخواست ها، قهر و نادیده گرفتن کودک، مقایسه او با دیگر کودکان و بسیاری روش های دیگر را به کار برده ام اما برای کودکان امروزی، هیچ روشی جواب نمی دهد و برای کودک من هیچ کدام اثربخش نبوده است.
برای والدین بسیار دشوار است که بتوانند فرزندشان را مسئولیت پذیر و مؤدب تربیت کنند.در این مقاله توصیه هایی ارائه شده است که به شما کمک می کند ارتباط بهتری با کودکتان داشته باشید و با او به گونه ای رفتار کنید که خواسته هایتان را عملی کند.
داد نزنید
فریاد زدن در هیچ موقعیتی و هنگام مواجه شدن با هیچ فردی، نتیجه مطلوبی به بار نمی آورد؛ به خصوص زمانی که مخاطب شما یک کودک یا حتی یک نوجوان باشد. تنها تاثیر فریاد کشیدن این است که در آن لحظه کودک می ترسد و شاید سکوت کند یا به اجبار خواسته شما را انجام دهد اما اندکی بعد کودک همه چیز را فراموش می کند به غیر از فریادی که می شنود و می آموزد که خودش هم در مواقع ضروری می تواند فریاد بکشد و به این ترتیب به خواسته اش برسد.
چگونه به کودک خود نه بگوییم؟!
یکی از مهم ترین اصول تربیت ، یادگیری مهارت نه گفتن به کودک است.
یکی از مهم ترین اصول تربیت ، یادگیری مهارت نه گفتن به کودک است. گاهی اوقات کودکان خواسته هایی دارند که قابل قبول نیست ، باید در این شرایط به آنها نه بگوییم ، اما نه گفتن روش خاصی دارد که در صورتی که درست از این روش ها استفاده کنیم زودتر به نتیجه ی مطلوب خواهیم رسید.
نه گفتن زیاد باعث میشود که کلمه نه بیاثر شود. بعضی از متخصصان معتقدند کودکانی که زیاد کلمه نه را از زبان بزرگترها میشنوند کمکم این کلمه را ناشنیده میگیرند و یا تنها به صورت خشمگین شما در هنگام به زبان آوردن این کلمه توجه میکنند.
پس یک مادر چه باید بکند؟! آِیا به کودکش اجازه دهد تا دیوانه وار بدود و هیچ محدودیتی برای او قائل نشود؟ نه نیازی به گفتن این همه «نه» نیست. والدین میتوانند با روش بهتری برای کودکان محدودیت تعیین کنند بدون اینکه به آنها این همه نه بگویند. میتوان با بله گفتن هم همان کار را کرد بدون اینکه پاسخ منفی به کودک دلبندتان بدهید. البته در بله گفتن هم باید تعادل داشت.
محیط امن و مناسب فراهم کنید
کودکان نوپا دوست دارند راه بروند، بدوند، از پله بالا و پایین بروند و خلاصه محیط خود را بشناسند و چیزهای تازه را تجربه کنند. اگر شما دکوراسیون منزلتان را طوری بچینید که وسایل شکستنی و خطرناک در دسترس باشد، طبیعی است که مجبورید مرتب به فرزندتان نکن، ندو، دست نزن و جملات منفی دیگر را بکار ببرید. بنابراین بهترین راه برای اینکه خود را از نه گفتنهای مکرر و بیهوده خلاص کنید این است که محیط منزل و دکوراسیون اتاقها را طوری بچینید که برای بازی و حرکات کودک امن و مناسب باشد.
نه را با جملات مثبت بگویید
کودکتان را برای خرید بردهاید و او مدام دامان شما را میکشد و شکلات میخواهد. شما هم به او میگویید قبل از شام نمیشود شکلات بخوری. او پاهایش را بر زمین میکوبد و شما دوباره نه میگویید. او این بار محکمتر پا میکوبد و بلندتر جیغ میزند. تا شما به راهروی چهارم برسید او پنج بار قشفرق به راه میاندازد تا به خواستهاش برسد. شما هم یا تسلیم خواسته او میشوید تا از شر سرو صدا و آبروبریهای او در فروشگاه خلاص شوید و یا محکم بر سر حرف خودتان میایستید و سرخ و سفید میشوید. که در هر دو حالت شرایط برای شما و کودک سخت میشود. بعضی از کودکان تنها با شنیدن کلمه نه نمیتوانند علت بعضی از قوانین را بفهمند. متخصصان روانشناسی خانواده معتقدند میتوانید با این کودک به گونه مثبت حرف بزنید و به همان نتیجه برسید. مثلاً به جای اینکه بگویید قبل از شام نمیتوانی شکلات بخوری میتوانید به او بگویید بله تو اجازه داری شکلاتت را بعد از شام بخوری.
دوسالگی یکی ازمهمترین زمان ها برای تربیت کودکان
دوسالگی یکی از مقاطع حساس و دشوار در تربیت و رفتار با کودکان است. دوساله ها غیرقابل پیش بینی هستند، به حرف گوش نمی دهند و همیشه «نه» می گویند و در مهمانی و جمع های دوستانه رفتارهای غیرقابل پیش بینی می کنند که والدین شان به خاطر آنها خجالت زده می شوند. گاه فکر می کنید تلاشتان برای تربیت این فرشته کوچک اما چموش دوست داشتنی برای همیشه بی نتیجه خواهد ماند و گاه شیرین زبانی و رفتارهای بزرگ منشانه اش باعث می شود براحتی فراموش کنید که او فقط و فقط «دو سال» دارد.
در این مرحله است که کودک از قالب نوزادی خارج و در قالب یک انسان کوچک اما کمال یافته به لحاظ افکار، عقاید و خواسته هایش قرار می گیرد و همین خصوصیت ها و خصلت ها هستند که از دو سالگی بچه ها برای والدین یک غول می سازد و تربیت و رفتار با آنها را دشوارتر می کند.
کارشناسان معتقد هستند آنچه که کودکان در این سن حقیقتاً به دنبال آن هستند کشف ساز و کار این دنیا با به چالش گرفتن هر چیز از پدیده های مختلف گرفته تا آستانه صبر و تحمل و حتی حوصله والدین شان است و از همین روست که به دوساله ها بر چسب «غیر قابل کنترل و پیش بینی بودن» زده شده است و گفته می شود « نه بچه هستند که بتوان مثل بچه ها با آنها رفتار کرد و نه بزرگ هستند که بشود مثل بزرگترها با آنان رفتار کرد. در زیر به پنج نقطه عطف و مهم در رشد و تکامل این گروه سنی اشاره خواهد شد که درک پیچیدگی و گاه تناقض رفتاری آنان را ساده تر می کند.
شکل گیری شخصیت:
همان اراده و التزامی که باعث می شود کودکان نوپا برای راه رفتن با صندل روی برف ها اصرار کنند و بعد گلوله های یخ و آدم برفی شان را با خود به اتاقشان بیاورند درست همانی است که آنها را تشویق می کند به استقلال رفتاری دست پیدا کنند و بخواهند بر اساس تصمیماتی که گرفته اند، عمل کنند.
آنها در سنی هستند که شروع به ابراز علایق و حتی اولویت های خود می کنند و همزمان با آن مهارت های کلامی لازم را برای خواسته هایشان افزایش می دهند. بچه ها از بیست ماهگی به بعد به مهارت های فیزیکی قابل توجهی نیز دست پیدا می کنند، کودکی که تا چند ماه پیش کتاب آشپزی شما را در دست می گرفت و با دست عکس غذاهای مورد علاقه اش را به شما نشان می داد حالا دیگر ممکن است بخواهد در درست کردن آن و یا تزئین سالاد الویه با تربچه و خیارشور به جای چشم و بینی یک آدمک خیالی به شما کمک می کند.