وظیفه شناسی و انجام وظیفه، خصلت بارز عقیلۀ بنی هاشم
حضرت زینب«سلام الله علیها» مانند پدر گرامی خود، امیرالمؤمنین علی«سلام الله علیه» یک انسان شجاع بود؛ به این معنا که هیچ گاه در جزر و مدّ روزگار خودش را نباخت و در مراحل مختلف زندگی، به تشخیص وظیفه و عمل صحیح به وظیفه پرداخت.
امام حسین«سلام الله علیه» بعد از مرگ معاویه حس کرد که اسلام در مخاطره است و باید خودش را فدای اسلام عزیز کند. لذا دانسته برای شهادت از مدینه به مکّه و پس از آن به کربلا آمد. زینب مظلومه در تمام این سفر پر خطر و مخاطره همراه سیدالشّهداء بود و طبق تشخیص وظیفه و عمل کردن به وظیفه، ایشان را امام می دانست و علاوه بر همراهی از او اطاعت می کرد.
هنگام حرکت امام حسین«سلام الله علیه» از مکه به سوی کوفه، برخی به ایشان التماس کردند که به کوفه نرو؛ مردم کوفه وفا ندارند و با امیرالمؤمنین علی«سلام الله علیه» نساختند، با برادرت نساختند و با تو هم نمی سازند. بیعت ها و نامه های آنان اعتبار ندارد. امام حسین «سلام الله علیه» فرمود: اکنون اوضاع متفاوت از زمان پدر و برادرم است، اسلام در مخاطره است و من باید فدای اسلام شوم تا اسلام زنده شود. جدم فرموده است که برو و می روم. اینکه در بعضی از مقاتل هست که آن حضرت فرمود: خواب دیده ام، قضیه بالاتر از خواب است، درک امامت و تشخیص وظیفه است. در آن بین، ابن عباس گفت: اگر چنین است، چرا زینب را همراه می بری؟ زینب «سلام الله علیها»، یک تشرّ حسابی به ابن عباس زد و گفت: می خواهی بین من و برادرم را جدایی بیندازی؟ اسلام در مخاطره است و من هم باید بروم برای اسارت، برای اینکه اسلام را با اسارت خود زنده کنم.
بنابراین همان طور که امام حسین«سلام الله علیه» دانسته برای شهادت می رفت، حضرت زینب«سلام الله علیها» نیز صد در صد دانسته و فهمیده، برای اسارت رفت. البته این قضیه را هم حضرت زهرا «سلام الله علیها» و هم امیرالمؤمنین«سلام الله علیه» و هم امام حسن مجتبی«سلام الله علیه» به زینب گفته بودند و نزد ایشان مسلّم بود. اما بالاخره عقیلۀ بنی هاشم با علم به شهادت برادر و اطرافیان و با علم به اسارت خود و عیال برادر، به تشخیص وظیفه و عمل کردن به وظیفه پرداخت.
آيت الله مظاهري (دامه بركاته)