توصیه های عملی و شنیدنی مرحوم دولابی
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
۲. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.
۳. اگر غلام خانهزادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.
۴. گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.
۵. موت را که بپذیری، همه ی غم و غصه ها می رود و بی اثر می شود. وقتی با حضرت عزرائیل رفیق شوی، غصه هایت کم می شود. آمادگی موت خوب است، نه زود مردن. بعد از این آمادگی، عمر دنیا بسیار پرارزش خواهد بود. ذکر موت، دنیا را در نظر کوچک می کند و آخرت را بزرگ. حضرت امیر علیه السلام فرمود: یک ساعت دنیا را به همه ی آخرت نمی دهم. آمادگی باید داشت، نه عجله برای مردن.
۶. اگر دقّت کنید، فشار قبر و امثال آن در همین دنیا قابل مشاهده است؛ مثل بداخلاق که خود و دیگران را در فشار می گذارد.
۷. تربت، دفع بلا میکند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت میشود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور میکند.
۸. هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصهدار که میشوید، گویا بدنتان چین میخورد و استغفار که میکنید، این چین ها باز می شود.
۹. تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری، تو رحمانی و… خدا م ی فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحما نی و… . کار محبت همین است.
۱۰. با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.
۱۱. خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.
شاه کلید از نظر آیت الله نخودکی(ره)
نقل است جوانی نزد شیخ نخودکی آمد و گفت: سه قفل در زندگیام وجود دارد و سه کلید از شما میخواهم! قفل اول این است که دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم، قفل دوم اینکه دوست دارم کارم برکت داشته باشد و قفل سوم اینکه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.
شیخ نخودکی فرمود: برای قفل اول، نمازت را اول وقت بخوان. برای قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان و برای قفل سوم هم نمازت را اول وقت بخوان!
جوان عرض کرد: سه قفل با یک کلید؟
شیخ نخودکی فرمود: نماز اول وقت، «شاه کلید» است.
من و شما نباید آلوده بشویم
انحراف یک دختر جوان بیشتر از شهید شدن شهدا دل انسان را می سوزاند.
گفتند: « ضرورت ندارد دخترها چادر سر کنند، مانتو هم حجاب است!»
قتلگاهی برای دختران درست شده است. روز به روز انحرافات بیشتر می شود. این ها کی قرار است حل شود؟ با دست خودمان داریم دخترها را زنده به گور می کنیم، این گور، گور فساد است و بدتر از زنده به گور کردن نوزادان دختر در زمان جاهلیت است. تا کی، کار امروز باید به فردا موکول شود؟
بهترین سرمایه ی عمر یک پدر و مادر، دختر و پسر اوست، این سرمایه دارد از بین می رود.
این مهم ترین خدمتی است که ما می توانیم در حق این کشور و نظام انجام دهیم. در مسیر دین خدا باشید و پاک زندگی کنید! حق نداریم بگوییم دیگران گمراه شده اند، پس ما هم گمراه بشویم. مدافع انقلاب باشید و در میدان های مختلف حاضر باشید.
استاد صمدی آملی
وعده راست الهی
جانبازان، روز و شب، از روی شیدایی حق و شیفتگی به مکتب، به سنگر سازی ، درگیری ، شعار و تظاهرات پرداختند و در برابر حکومت طاغوت، حتی یک لحظه هم سرخم نکردند و” آری” نگفتند. هرگاه بیرق خونین حق خواهی و ستم ستیزی از دست رزمنده ای بر زمین می افتاد، دیگران مصمم تر از پیش ، قدم جلو نهاده و در برافراشتن آن بیرق، همت به خرج می داند…. تا بالاخره زنجیرها گسسته شد، ” ساعت” فرا رسید و یکی از ” ایام الله” تحقق یافت و وعده راست الهی به وقوع پیوست و خورشید تابید…
دیدی که دوام ” شب” بسی کوتاه است؟ دیدی که ” سحر” از پی شب، در راه است؟
آن عیسی ِ ما که زنده کرد، ایران را حقا که مسیحا دم و ” روح الله ” است.
… گرفتار جنگ یأس بودیم. سالهای حکومت طاغوت، دشنام به ” شب” می دادیم و نفرین به ” ستم” می کردیم.
ناامید از پیروزی ، مقهور قدرت و مرعوب سرنیزه بودیم…
اما… مسیحا نفسی، احیاگر نفوس شد و حیات این ملت را جانی تازه بخشید.
” روح خدا ” بود که در جان افسرده مردم دمیده شد.
او بود که پردههای غفلت را از هم درید،
کابوس ترس و وحشت را از میان برد،
جسارت و گستاخی حق طلبانه را به مردم بخشید….
امت را با ” اعجاز خون” آشنا ساخت و ” فرهنگ شهادتطلبی” را در کام جان پیروان علی علیهالسلام و آشنایان با کربلا و شاگردان عاشورا ریخت.
حنجره های داودی، در رهگذار باد، در چشم انداز آفتاب، در سایه سار ایمان، در موج خون، در شط جهاد و … سرود فجر حقیقت را سر داد."۲۲ بهمن” اوج این موج های خونین و متراکم و موج این شطهای خروشان بود که ” کلمة الله” برفراز زمان جای گرفت و خداوند، این ملت را یاری نمود و اینک ۲۲ بهمن یاد آور آن روزهای خون و آتش و صحنه های نبرد در پادگان ها، لاشه تانک های سوخته و ویرانی مراکز نظامی است . یاد آور روزی که فرعون در نیل غرق شد و آتش بر ابراهیم، گلستان گشت و عصای موسی اژدها شد و بنی اسرائیل، به سلامت از ” نیل” گذشتند.و آن روز است که ” ایمان” به جای ” زور” نشست و ” خون"، وطنمان را ” لاله زار” کرد و یوم الله ۲۲ بهمن را به وجود آورد.
دهه فجر ، سرآغاز طلوع اسلام، خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست که گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین کننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی، در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس میکردند که فاتحینی هستند که بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب قیام کردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند. معنویتی که از کلام امام جوشید ، به دلیل پایگاه فطری، آن دل های مردم آگاه جهان را فتح کرد و مانند رودی زلال ، پلیدی اندیشه های جهانخواران را از چهره ی تفکر زمانه شست. آنگاه مردم به خیابانها ریختند . دلها به یاری هم برخاستند و تن ها بر سجاده نشستند دست ها به دعا فرا رفت و باران رحمت الهی فرود آمد شاخه های آرزو جوانه زد ودرخت انقلاب ، گل داد.و زیباترین تیتر تاریخ ایران( امام آمد) بر صفحه اول روزنامه نشاند. دهه انقلاب آئینه ای است که خورشید اسلام در او درخشید.
برای پیشگیری از گسترش چنین وحدتی آمریکا همه توانش را برای سرنگونی درخت انقلاب به کار گرفت.از هیچ کوششی فرو گذار نکرد . حمایت از رژیم شاه،مسدود کردن دارایی ایران، همکاری با مخالفان انقلاب ، کودتا،جاسوسی، تحمیل جنگ ایران وعراق، تحریم سیاسی و اقتصادی …اینها تلاشهای خصمانه ای است که آمریکایها بر علیه ملت ودولت تدارک دیدند.
آری ، اگر ولایت فقیه نبود ، هنوز شاه بود و ستمشاهی بود. اگر ولی فقیه نبود ، استقلال نبود وآزادی وجود نداشت. اگر آن عالم پیر نبود وعشق به ولایتش در دل ها نمی نشست ،حماسه هشت سال دفاع مقدس پدید
نمی آمد وباز هم بخشی از سرزمین ما در تصرف مهاجمان خونخوار باقی می ماند. پیر وجوان وکودک می دانند که این آسایش و آرامش را مدیون چه کسی هستند ؟ این رهایی از ظلمت و حرکت به سوی نور الهی را مدیون کدام آفتاب چه کسی هستند؟
روحش شاد و یادش در قلب ها جاویدان باد. « آمین رب العالمین»
خوش آمدی
سلام بر تو ای مطلعِ فجر. ای سپیده سحر، ای انفجار نور، خوش آمدی. خوش آمدی که با آمدنت زنجیرهای سنگی از گردنمان گسیخت، کمرهای خمیده مان راست شد، بر لب های پژمرده مان شکوفه های تبسم نشست، در قلب های سوخته مان گلبوته های عشق و امید رویید و بر گونه های زردمان گلخنده های شادی نمودار شد. خوش آمدی که با مقدمت، عطر آزادی به جای بوی باروت در فضای میهن اسلامی مان پیچید و قفس ها شکسته شد. خوش آمدی که با آمدنت، سوز و سرما از شهر و دیارمان گریخت. خوش آمدی ای فجر پیروزی. تو طلوع آزادی وطن، بارش مهتاب، ترانه عشق، نردبان عروجی. مقدمت را گرامی می داریم و پیامت را پاسداری می کنیم