" قمر بنی هاشم "
عباس یعنی تا شهادت یکه تازی عباس یعنی عشق، یعنی پاکبازی
عباس یعنی رنگ سرخ پرچم عشق یعنی مسیر سبز پر پیچ و خم عشق
جوشیدن بحر وفا ، معنای عباس لب تشنه رفتن تا خدا، معنای عباس
بی لب نهادن لب به جام باده عشق بی کام نوشیدن تمام باده عشق
این است مفهوم بلند نام عباس در ساحل بی ساحلی، آرام عباس
چهارم شعبان است و خاندان نبی چشم به راه ومنتظر…
وناگاه عطر دلنشینی فضا را از شمیم آسمانی اش سرشار کرد ؛
مولودی قدم به گیتی نهاد که با گامهای کوچکش فردایی بزرگ را رقم می زد
پدر اورا در آغوش گرفت و بر دستانش بوسه زد، در حالیکه اشک از چشمان مبارکش جاری بود
و همه متعجب بودند از این رفتار امام
امام نگاهی به حسین (ع) کرد و فرمود : این دستها در راه امام خود و برای خدا قطع می شوند.
آری ! اولین مرثیه سرای” عباس ” علی (ع) بود ، مرثیه ای که تا ابد بر زبانها جاری می ماند .
عباس در وجاهت چنان بود که مردم او را قمر بنی هاشم می خواندند ؛ به راستی از او چه می توان گفت که فرات نیز با تمامی وسعتش شرمسار دل دریایی اوست .
آری ! در عظمت حضرت ابوالفضل همین بس که در روزنبرد، خطاب برادر به وی چنین بود ” جانم به فدایت “
و امام سجاد علیه السلام نیز درباره آن بزرگوار چنین می فرماید : ” عباس نزد خداوند از مقام و منزلتی برخوردار است که در روز قیامت همه شهدا به آن غبطه خواهند خورد.”
" میلاد عشق"
امشب بهشت و گلشن رضوان مزین است ، امشب رواق منزل جانان مزین است.
امشب عرش وزمین برای جشن ، غرق زیور و جبرئیل درآسمان و زمین در حال صعود و نزول.
درهای آسمانی گشاده و بر بام عرش، پرچم رحمت در اهتراز.
ملائک کمر به خدمت بسته و در حال آمد ورفت.
شب است و زمین نور باران، گویا خورشید هم منتظر است.
چشم بود و افق بی انتهای آسمان ، گوش بود و نغمه بی پایان ملکوت .
خدایا ارض و سماء را چه شده که اینگونه در هیجانند ؟
بیا دل را به گلستان مدینه ، خانه فاطمه ببریم .
اینجا چه خبر است که همه اهل بیت جمع اند و منتظر؟
احمد و علی (علیهما السلام ) را بنگر که چگونه چشم به فاطمه دوخته اند.
آه گوش کن صدای دلنواز نوزادی را نمی شنوی ؟
آری انتظار به پایان رسید و دومین فرزند علی و فاطمه ( علیهما السلام )، نور چشم پیامبر به دنیا آمد ، ملائک را ببین که با آب کوثر شستشویش می دهند .
آنطرف را بنگر حوران رضوان ، حریر بهشتی آورده اند تا فرزند فاطمه را با آن بپوشانند.
به راستی کدام دل است که از لبخند چشمان نازنین و نگاه عرشی آن نوزاد ، به تلاطم در نیاید ؟!
نبی کودک را به دامان گرفته ، از عرش ندا می رسد که نامش را” حسین ” بگذار. او را به سینه می چسباند ومی بوید.
شادی و شعف خانه علی (ع) را پر نموده، ملائک ندا می دهند:
به به ازاین شکوفه باغ محمدی به به ازاین چراغ فروزان احمدی
" زینت عابدان"
امام سجاد(ع) :
سه چیز سبب نجات مؤمن است :
1- بازداشتن زبان ازغیبت مردم
2- مشغول کردن خودش به آنچه که برای اخرت و دنیایش سود دهد
3- گریستن طولانی بر گناهانش
علی بن الحسین (علیهما السلام) ، چهارمین امام شیعیان ،در پنجم شعبان سال 38 ه.ق متولد گشت.شهرت آن بزرگوار به دو لقب زین العابدین و سجاد به علت عبادت بسیار و سجده های مکررایشان است .
یکی از دلایل شهرت و محبوبیت آن حضرت نزد مردم، انتشار جملات زیبا و گرانبار در قالب دعا بود که همگان را به خود جذب می نمود. این دعاها در کتابی به نام صحیفه سجادیه که به آن زبور آل محمد نیز می گویند گرد آوری شده و مشتمل بر دقیقترین مسائل توحیدی، عبادی، اجتماعی و اخلاقی است.
سعید بن مسیب، از محدثین مشهور، درباره امام می گوید : ” هیچکس را پارساتر و باتقواتر از علی بن حسین ندیدم.”
امام در زمان خویش به ” علی الخیر"، ” علی الاغر” و ” علی العابد ” نیز شهرت داشت.
ابن ابی الحدید درباره امام سجاد می نویسد : ” آن حضرت را که اهل سجده بود و آثار آن بر پیشانیش آشکار بود، ” ذوالثفنات ” می گفتند. “
آورده اند که آن حضرت وقتی وضو می گرفت، رنگ چهره اش دگرگون می شد، و چون علت را می پرسیدند می فرمود : ” آیا می دانید که در برابر چه کسی می خواهم بایستم ؟ “
و نیز گفته شده است که در وقت نماز چهره مبارکش دگرگون می شد و رعشه بر اندامش می افتاد، و می فرمود: ” این از آن روست که می خواهم در حضور آن پادشاه بزرگ بایستم.”
امام در وقت نماز به هیچ چیز توجه نداشت . یکبار به هنگام نماز دست فرزند امام شکست، او از درد فریاد می زد ، شکسته بند آوردند و استخوان دست را جا انداخت و فرزند امام هم چنان از درد فریاد می کشید. پس از نماز، امام دست بچه را دید که به گردنش آویزان است و آن زمان بود که متوجه شد دست بچه شکسته است.
زمخشری می گوید :" زمانی علی بن الحسین علیها السلام به قصد وضو گرفتن دستش را در آب فروبرد ، در همان حال سرش را به سوی آسمان و ستارگان بلند کرد و در آنها به تفکر پرداخت ، زمانی دراز گذشت، صبح دمید و مؤذن اذان گفت و هنوز دست امام در آب بود.”
امام در صدقه دادن و رسیدگی به محرومین نیز زبانزد بود و پس از شهادت ایشان معلوم گردید که هزینه زندگی صد خانواده از صدقات ایشان تامین می شده است.
امام وقتی که سواره از کوچه های مدینه عبور می کرد هیچگاه تقاضای گشودن راه را نداشت و معتقد بود که راه مشترک است و ایشان حق ندارد دیگران را کنار بزند و مسیر را بگشاید .
مطالب فوق که قطره ای از دریای فضایل و سجایای اخلاقی امام است به پارسایان :
به آنان که در دل شب به سوی ملکوت اعلی دست بر می دارند و لب به ناله یارب یارب می گشایند ، به آنان که همواره در جستجوی حقیقت اند، تقدیم می گردد.
فرارسيدن روزهاي ولادت امام حسين (ع) سيد الشهداء ، حضرت عباس (ع) ، ابالفضل ، و امام علي بن الحسين (ع) ، زين العابدين رو به تمامي دوستان عزيز و شيعيان جهان تبريك عرض مي كنم.
نیمه رها کردن اعمال حج در سال 61 هجری قمری به خاطر واهمه از احتمال جنگ و خونریزی در حرم امن الهی و حرکت به سوی سرزمین عراق به علت اعلام آمادگی مردم آن وادی ، آن هم با زن و فرزند از سوی حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و به راه انداختن کاروان عشق و حماسه در کربلای معلی خود مجالی دیگر می طلبد که باید در محرم به آن پرداخت.
ولی حسین(ع) واژه ای است که هر راد مردی در طول تاریخ با آن آشناست و محبت شیعه به این واژه و شجاعت و الگو بودن آن خود بایسته و شایسته است که نسل سوم انقلاب با خصوصیات آن بیش از پیش آشنا تر می شود.
و چه زیبا معصوم (ع) گفت که عشق به ابا عبدالله (ع) آتشی است که در دل شیعیان نهادینه شده و هیچ گاه و با هیچ ابزاری خاموش نمی شود.
و گوشه ای از این علاقه به حسین و آرمان های او را می توان تنها در محرم و صفر در میان جوانان این مرز و بوم دید گه چگونه شعله می کشد و هر پیر و جوانی را نا خواسته وارد دستگاه عظیم ولایی می کند و آنچنان او را از خود بیخود می کند که هیچ واژه ای را یارای به تصویر کشیدن آن نمی باشد.
و با تو بگویم از کاروان عشق در کربلا . . .
اینجاست که خود بخود یاد جمله زیبای سید شهیدان اهل قلم استاد ادب و هنر و شهادت ، شهید مرتضی آوینی می افتم که می گفت ” و تو ای برادر بگو که از کدامین قبیله ای؟ آنجا که هل من ناصر حسین به گوش می رسد و امام زمانت صلای نصرت می خواند ، تو برادر بگو که از کدامین قبیله ای؟ ”
گویند که شروع مقطع تاریخ اسلام از هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه نیست بلکه از غروب کاروان عاشورایی حسین (ع) در کربلا ، اسلام معنی و ماهیت ناب خود را گرفت و همان شد که نبی مکرم (ص) در راه تحققش جانفشانی ها کرد.
و اگر واقعه کربلا اتفاق نمی افتاد امروز نام و اثری از اسلام ناب محمدی قطعا” نمی بود و شاید دیگر هیچ یادی از شیعه نیز وجود نداشت ولی محرم که می آید این نام و یاد حسین (ع) و یارانش است که بر زبان هر پیر و جوان می افتد و لعنت آنهاست که بر یزید و یزیدیان جاری می شود.
و اما عباس تنها واژه زیبای وفاداری …
و تو چگونه می توانی دریابی که عشق و حماسه دو برادر به هم ، چگونه در یک نبرد نمایان می شود آنجا عباس برادر را برادر خطاب می کند زیباترین تابلوی عشق و محبت در عین سربازی در رکاب ولی نمودار می شود.
عباس یعنی چهره همیشه عبوس برای دشمنان دین و یعنی شکست ناپذیر برای مشرکان .
تنها دستان قلم شده سردار رشید اسلام و علمدار کربلاست که فردای قیامت به داد شیعیان و مسلمانان آزاده خواهد رسید.
حضرت سجاد (ع) ساجد و عابدی است که گریه های با سوز و آه او برای غربت و شهادت پدر ، به گواه مورخان و تاریخ نویسان حقیقتی است که نه تنها در احیای واقعیات عاشورا و مظلومیت شهادت امام شیعیان تاثیر فراوانی داشته بلکه در قیام های مختار و توابین پس از آن که برای خونخواهی شهدای کربلا بوده ، بی نقش نبوده است.
و امام سجاد (ع) مریض مصلحتی واقعه کربلاست که به چشم خود همه اتفاقات ناگوار آن روز و پرپر شدن عزیزان خود را به چشم دید.
و اما مگر می شود که از کربلا گفت ولی یادی از اسطوره صبر و استقامت و از پیام آور حماسه حسینی ، حضرت زینب (س) به میان نیاورد ، چرا که اگر زینب نبود کربلایی برای ما نمی ماند و صد البته که سخن از مقام و عظمت زینب کبری (س) گفتن مجال دیگری می طلبد که باید به آن پرداخت.
مبعث يك مقطع بسيار مهم برای بشريت است.
حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي ، بعثت پيامبر عظيمالشان اسلام (ص) را مقطعي مهم در تاريخ بشريت دانستند و تاکيد کردند : امروز اصليترين نياز جامعه اسلامي عمل به پيام بعثت و ملاک قرار گرفتن عقل و خرد ، حاکم شدن فضيلتهاي اخلاقي و مبنا قرار گرفتن انضباط قانوني در جامعه است که در اين زمينه وظيفه نخبگان و بزرگان بسيار با اهميت است.
حضرت آيت الله خامنه ای با تبريك عيد بزرگ مبعث پيامبر اعظم (ص) به امت اسلامی و ملت ايران ، تربيت عقلانی و تاكيد بر خرد گرايی و تدبّر را مهمترين بخش از پيام بعثت بر شمردند و افزودند :
اولين كار پيامبر مكرم اسلام (ص) حاكم كردن عقلانيت در جامعه اسلامی بود زيرا تربيت قدرت تفكر و نيروی خرد در جامعه ، حَلاّل همه مشكلات ، مهار كننده نفس و زمينه ساز عبوديت انسان است .
ايشان با اشاره به تربيت اخلاقی به عنوان دومين بخش از پيام بعثت خاطر نشان كردند : رواج فضيلتهای اخلاقی در جامعه همچون هوای لطيفی است كه زمينه زندگی سالم را فراهم می آورد و انسان را از حرص ها ، جهالتها ، دنيا طلبی ها ، بغض های شخصی ، و سوء ظن به يكديگر باز ميدارد و به همين دليل است كه در اسلام تزكيه و رشد اخلاقی بر تعليم مقدم است .
رهبر انقلاب اسلامی ، تربيت و انضباط قانونی را سومين بخش از پيام بعثت خو اندند و با اشاره به پيشقدم بودن پيامبر اسلام(ص) در عمل به احكام و دستورات اسلام افزودند : همه اين موارد برای جامعه اسلامی شاخص و معيار است، و ميدان زندگی نيز صحنه آزمايش انسانها است .
حضرت آيت الله خامنه ای عزت كنونی ملت ايران را نتيجه موفقيت و سربلندی در آزمايشهای دشوار ۳۰ سال گذشته دانستند و تاكيد كردند : خداوند متعال پاداش اين موفقيت ها را دستاوردهای بسيار بزرگی برای ملت ايران قرار داده است و امروز نيز آحاد مردم در جهت اهداف بلند اسلام در حال حركت و مجاهدت هستند كه نتيجه آن هم احساس عزت و هويت ملت ايران است