علامه حلی و بوسه بر خاک پای امام زمان (علیه السلام
علامه حلی، از رجال برجسته و علمای بزرگوار شیعه، کسی است که درباره اش نوشته اند: “در حالی که کودک بود، به درجه اجتهاد رسید و مردم منتظر بودند که به تکلیف برسد تا از او تقلید نمایند.” |
یاران شتاب کنید
الرحیل ، الرحیل ! یاران شتاب کنید
یاران ، این قافله ، قافله ی عشق است و این راه که به سرزمین کربلا می رسد ، راه تاریخ است و هر بامداد این بانگ از آسمان می رسد که: الرحیل الرحیل.
از رحمت خدا دور است که این باب شیدایی را بر مشتاقان لقای خویش ببندد.این دعوت فَیَضانی است که علی الدوام ، زمینیان را به سوی آسمان می کشد و … بدان که سینه تو نیز آسمانی لا یتناهی است با قلبی که در آن ،چشمه خورشید می جوشد و گوش کن که چه خوش ترنمی دارد در تپیدن:حسین ، حسین ، حسین … . نمی تپد ، حسین حسین می کند .
یاران شتاب کنید که زمین نه جای ماندن است ، که گذرگاه است … گذر از نفس به سوی رضوان حق . هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه ، رحل اقامت بیفکند؟ … و مرگ نیز در اینجا همان همه با تو نزدیک است که در کربلا ، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر؟ که اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او را از مرگ معاف دارد ، حسین که از من و تو شایسته تر است.
الرحیل ، الرحیل ! یاران شتاب کنید
عناصراخلاقی تشکیل دهنده انتظار
انتظار، فضیلتی اخلاقی ـ عرفانی است که روح را تعالی میبخشد و تحوّلآفرین و تربیتکنندة انسان است. این فضیلت اخلاقی در زندگی فردی و جمعی بشر، آثار و برکات فراوانی خواهد داشت. مفهومشناسی و موشکافی این واژه، ما را در کسب و تداوم آن یاری خواهد نمود و فراوانی ثمرات در این فضیلت را برای ما آشکار خواهد ساخت. به عبارتی، انتظار فضیلتی است مرکّب از فضایل دیگر که تحصیل آن کاری بس دشوار و البتّه بسیار پرپاداش و پرنتیجه خواهد بود. به همین دلیل در روایات اهل بیت(ع) از این حالت با تعابیر ذیل یاد شده است. پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرمایند: «برترین عبادت، انتظار فرج است»1 و «برترین کارهای امّت من، انتظار فرج و گشایش خداوند است». 2 و میفرمایند: «برترین تلاش امّت من، انتظار فرج است».3 امام علی(ع) نیز فرمودند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا محبوبترین کارها نزد خداوند عزّوجلّ، انتظار فرج است».4
در اینجا لازم است به تجزیة مفهومی این واژه و تبیین عناصر تشکیلدهنده و تسریع کنندة آن بپردازیم تا زمینة تحصیل و بازشناسی آن میسور و آسان گردد.
1. امید
اوّلین جزء و معنای سازندة انتظار، امید و رجا است، زیرا در صورت یأس مطلق و عدم امیدواری، حالت انتظار در انسان شکل نمیگیرد و تحقّق خارجی پیدا نمیکند. امام علی(ع) میفرمایند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید».5
2. معرفت و اطمینان
دومین جزء از اجزای حالت انتظار، شناخت امر منتظَر و اطمینان به وقوع آن میباشد، زیرا در صورت عدم یقین و عدم اطمینان به امری، حالت انتظار در انسان منعقد نخواهد شد.
3. نزدیک دیدن
سومین جزء از اجزای تشکیلدهندة انتظار، نزدیک دیدن امر مورد توقّع و اعتقاد به قرب زمانی آن میباشد، زیرا دور دیدن و استبعاد زمانی نسبت به آن امر با حالت انتظار سازگاری نخواهد داشت. در دعای عهد بیان میكنیم: «إنّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً؛6 آنها آن را دور میبینند و ما نزدیکش میبینیم».
4. محبوبیّت موضوع
پيوند قطره با دريا
شهدا و مهدويت در آيينه آمار
نويسنده: حجت الاسلام و المسلمين محمد حسن رحيميان
رابطه دفاع مقدس و شهدا با موضوع مهدويت را مي توان با روش هاي مختلفي بررسي کرد:
1. مراجعه به متن وصيت نامه شهدا
راه اول که مستندترين و دقيق ترين راه مي باشد، مراجعه به متن وصيت نامه شهدا است؛ چون که شهدا وصيت نامه هايشان را در روزهاي آخر و گاهي در ساعات آخر زندگي نوراني شان نوشته اند، در شرايطي که در بسياري از موارد مي توان گفت وصل به خدا بودند، يعني در بهترين لحظات زندگي خود، خالص ترين و حقيقي ترين اعتقادشان را به قلم آورده اند. يکي از نشانه هاي اين حرف اين است که وقتي وصيت نامه هاي شهدا را مي خوانيم، عموماً اين طور است که انسان احساس نمي کند که آنها را آدم بي سواد يا کم سوادي نوشته است. من يکي از شهدا را مي شناسم که در کلاس سوم راهنمايي بود و معمولاً نمره خوبي از انشايش نمي گرفت، اما وقتي وصيت نامه اش را مي خوانم، احساس مي کنم که انگار لقمان حکيم، قلم به دست گرفته و آن را نوشته است! چرا اين طور است؟ چون قطره با دريا پيوند خورده و خاصيت دريا را پيدا کرده است. اصلاً شهدا در عالم ديگري بودند، به همين دليل نيز امام (ره) خواندن وصيت نامه شهدا را به همه سفارش مي کردند. به هر حال چون وصيت نامه هاي شهدا در شرايطي نوشته شده اند که خالص ترين و بي آلايش ترين اعتقادشان و حقيقت دروني شان را بيان کرده اند، بنابراين آن چه از وصيت نامه ها استخراج مي شود، مي تواند بهترين و متقن ترين سند باشد.
ارتباط وصيت نامه هاي شهدا با مهدويت
الف) غير مستقيم
از وصيت نامه ها در ارتباط با مهدويت به دو شکل مي توانيم استفاده کنيم. يکي به صورت مستقيم و ديگري به صورت غير مستقيم. غير متسقيم آن به اين نحو است که در بسياري از وصيت نامه ها سخن از يپروي کردن از ولايت فقيه به ميان آمده است. ما از پژوهش جداگانه اي که در سال هاي اخير انجام شده است، به اين نتيجه رسيده ايم که شهدا در وصيت نامه هايشان به طور متوسط چهار مرتبه انگيزه رفتن به جبهه را پيروي از ولايت فقيه اعلام کرده اند. البته با تعابير مختلفي چون امام، رهبر، نايب امام زمان (عج) و ولايت فقيه از اين مقام سخن گفته اند. سؤالي که در اينجا مطرح مي شود اين است که درخواست پيروي از ولايت فقيه و امام در وصيت نامه هاي شهدا بر چه اساسي بوده است؟ جواب اين است که ولي فقيه، نايب امام زمان (عج) است. اين نمونه اي از شکل غير مستقيم بود.
ب) مستقيم
اما برخي از مواردي که در وصيت نامه به صورت مستقيم به موضوع مهدويت اشاره شده است به شرح ذيل مي باشد:
از ميان 46259 وصيت نامه شهيد که مورد بررسي قرار گرفته اين مفاهيم استخراج شده است.
و عناوين ديگري که وجود دارد.
در وصاياي شهدا به طور ميانگين در هر وصيت نامه، پنج مرتبه از مفاهيم مرتبط با امام زمان (عج) سخن گفته شده است. در هر وصيت نامه، 3/2 بار نام صريح حضرت ذکر شده است و رابطه بين اطاعت از ولي فقيه و پيروي از حضرت حجت (عج) 63 % مورد تأکيد قرار گرفته است.
شهدا، انقلاب اسلامي را به عنوان زمينه اي براي ظهور و قيام حضرت حجت (عج) مي دانسته اند و اين نکته در وصاياي آنها 32 % بيان شده است. البته عناوين ريز ديگري هم وجود دارد که از آنها مي گذريم.
بنابراين مي بينيم که در وصيت نامه ها - که متقن ترين اسناد دفاع مقدس هستند - بيشترين تأکيد به صورت مستقيم به مسأله مهدويت شده است و وصيت نامه شهدا سرشار از اين گونه مفاهيم مي باشد.
2. بررسي آمار شهدا
قطار عمر من و توست...
قطاری سریع السّیر در حرکت است، مملو از مردمان گونه گون.
قطاری بی وقفه که حتی مسافران خود را در حال حرکت پیاده می کند!
و مسافران تنها اندک زمانی میهمان اند و به سرعت باید قطار را ترک کنند.
به درون قطار می رویم؛ چه هنگامه ای است! بازار های مکاره، خرید و فروشِ عمر و مشتریان مشتاق و غافل از عاقبت!
چنان سرگرمِ زرق و برق قطارند که اصلاً به پایان راه نمیاندیشند!
تذکرات صاحب قطار را هم جدی نمی گیرند؛ انگار اصلاً نمی شنوند!
این قطار عمر من و توست.