رهنمودهای امام خامنه ای درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی3
فرهنگ کتابخوانی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهگی است
نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل میشود پاسخ داد. کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمی شود جواب داد. تفنگ او، قلم است. این را میگوییم تا مسئولان فرهنگی کشور و کارگزاران امور فرهنگی در هر سطحی و شما فرهنگیان عزیز، اعم از معلم و دانشجو و روحانی و طلبه و مدرسان تا دانشآموزان و تا کسانی که در بیرون این نظام آموزشی کشور مشغول کارند، احساس کنید که امروز سرباز این قضیه شمایید و بدانید که چگونه دفاع خواهید کرد و چه کاری انجام خواهید داد»
رهبر انقلاب در جایی دیگر به موضوع مسلّم بودن تهاجم فرهنگی و ناباوری مسئولان در این زمینه اشاره میکند و میفرماید:
«من وقتی با عده ای صحبت میکنم برای اینکه اثبات کنم دشمن در زمینه فرهنگی مشغول تلاش است، در مقابل آنها احتیاج به استدلال و دلیل دارم… ولی شما و امثال شما این عرصه مبارزه بی امان و بسیار سنگین و همه جانبه را به چشم خودتان میبینید. ای کاش بعضی از شما بروند و با آنها (برخی مسئولان) صحبت کنند و تفهیم کنند که چنین مبارزه ای و چنین درگیری و چنین تهاجمی هست»
رهنمودهای امام خامنه ای درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی2
طلبه باید در دوره جوانی هر چه میتواند کتاب بخواند
باید درس بخوانید، خوب درس بخوانید، عالم شوید، ملا شوید، قوى شوید، قدرت تجزیه و تحلیل افکار نو را پیدا کنید. مطالعات جنبى هم داشته باشید. بعضى از این درسهائى که در حوزهها معمول شده، در قم یا تهران، میتواند به صورت مطالعات جنبى استفاده شود؛ مثل ادبیات فارسى، اخلاق و بعضى درسهاى دیگر - البته ادبیات عرب لازم است؛ آن جزو ابزار کار ماست - لزومى ندارد اینها حتماً در برنامههاى درسى وارد شود. البته من دخالت نمیکنم، سلیقهام را عرض میکنم؛ برنامهریزان بنشینند رویش فکر کنند.
طلبه باید دستش از کتاب رها نشود؛ کتاب بخواند، همه جورش را بخواند، در دورهى جوانى بخواند. این ذخیرهى حافظه را که بىنهایت داراى ظرفیت است، هرچه میتوانید، در دورهى جوانى پر کنید. ما هرچه در جوانى در حافظه انباشتیم، امروز موجود است؛ هرچه در دوران پیرى - که بنده همین حالا هم با همهى گرفتارىها، بیش از جوانها مطالعه میکنم - به دست مىآوریم، ماندگارى ندارد. الان شما جوانید. این منبع قیمتىِ ارزشمند را از اطلاعات ارزشمند، از آگاهىهاى مفید و لازم در زمینههاى مختلفى که براى تبلیغ به آنها احتیاج دارید، هرچه میتوانید، انباشته کنید؛ از این استفاده خواهید کرد
رهنمودهای امام خامنه ای درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی 1
باید جوانان و کودکان را به کتابخوانى عادت دهیم
یکى از مشکلات ما تنبلى است. مسئلهى مطالعه و کتابخوانى مهم است. در جامعهى ما بىاعتنائى به کتاب وجود دارد. گاهى آدم مىبیند در تلویزیون از این و آن سؤال میکنند: آقا شما چند ساعت در شبانهروز مطالعه میکنید، یا چقدر وقت کتابخوانى دارید؟ یکى میگوید پنج دقیقه، یکى میگوید نیم ساعت! انسان تعجب میکند. ما باید جوانان را به کتابخوانى عادت دهیم، کودکان را به کتابخوانى عادت دهیم؛ که این تا آخر عمر همراهشان خواهد بود. کتابخوانى در سنین بنده - که البته بنده چندین برابر جوانها کتاب میخوانم - غالباً تأثیرش بمراتب کمتر است از کتابخوانى در سنین جوانها و شما عزیزانى که اینجا حضور دارید. آنچه که همیشه براى انسان میماند، کتابخوانى در سنین پائین است. جوانان شما، کودکان شما هرچه میتوانند، کتاب بخوانند؛ در فنون مختلف، در راههاى مختلف، مطلبى یاد بگیرند. البته از هرزهگردى در محیط کتاب هم باید پرهیز کرد، منتها این مسئلهى بعدى است؛ مسئلهى اول این است که یاد بگیرند، عادت کنند به این که اصلاً به کتاب مراجعه کنند، کتاب نگاه کنند. البته باید دستگاهها مراقب باشند، اشخاص مواظب باشند، هدایت کنند به کتاب خوب؛ که با کتاب بد، عمر ضایع نشود
رهنمودهای امام خامنه ای درباره فرهنگ کتاب و کتابخوانی
ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهاى بشرى نمىدانند! مثل خوراک و ورزش و دیگر چیزهایى که جزو کارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگرى داشته باشد- یا باید شب امتحانش باشد؛ یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد؛ یا باید یک دانشمند باشد؛ یا باید بخواهد در جایى سخنرانى کند- تا موجب شود که مطالعه کند! این چهقدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مىداند من وقتى یادم مىآید- و این چیزى است که تقریباً هیچوقت از یادم نمىرود- که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار مىآید! از این بابت، ما چقدر داریم هر ساعت خسارت مىبینیم!؟ واقعاً این به عهدهى چه کسى است؟ در حال حاضر اینطور است که بنده یا یک نفر مثل بنده، سالى یکبار به نمایشگاه کتاب برود و یک کلمه راجع به مطالعه بگوید؛ آنهم به شرطى که دست یک گزارشگر خاص نیفتد؛ اینکه نمىشود!
تبلیغ و مبلغ در کلام رهبری
ما مبلّغان، زیر نام حسینبنعلى تبلیغ مىکنیم. این فرصت بزرگ را یادِ این بزرگوار به مبلّغان دین بخشیده است، که بتوانند تبلیغ دین را در سطوح مختلف انجام بدهند. هر یک از آن سه عنصر (عاطفه ، حماسه ، منطق) باید در تبلیغ ما نقش داشته باشد؛ هم صِرف پرداختن به عاطفه و فراموش کردن جنبهى منطق و عقل که در ماجراى حسینبنعلى (علیهالسّلام) نهفته است، کوچک کردن حادثه است، هم فراموش کردن جنبهى حماسه و عزت، ناقص کردن این حادثهى عظیم و شکستن یک جواهر گرانبهاست؛ این مسأله را باید همه - روضهخوان، منبرى و مداح - مراقب باشیم.
تبلیغ یعنى چه؟ تبلیغ یعنى رساندن؛ باید برسانید. به کجا؟ به گوش؟ نه؛ به دل. بعضى از تبلیغهاى ما حتى به گوش هم درست نمىرسد! گوش هم حتى آن را تحمل و منتقل نمىکند! گوش که گرفت، مىدهد به مغز؛ قضیه اینجا نباید تمام بشود، بلکه باید بیاید در دل نفوذ و رسوخ کند و به هویت ما هویت مستمع - تبدیل شود. تبلیغ براى این است. ما تبلیغ نمىکنیم فقط براى اینکه چیزى گفته باشیم؛ ما تبلیغ مىکنیم براى اینکه آنچه را که موضوع تبلیغ است، در دل مخاطب وارد شود و نفوذ کند. آن چیست؟ آن، همهى آن چیزهایى است که در اسلام به عنوان ارزش، مورد حمایت جان و حرم و ناموس حضرت ابىعبداللَّه (علیهالسّلام) قرار گرفت، که همهى پیغمبران و اولیاى الهى دیگر و وجود مقدس رسولاللَّه هم همینطور عمل کردند، که البته مظهرش حسینبنعلى (علیهالسّلام) است. ما مىخواهیم منطق دین، ارزشهاى دینى، اخلاق دینى و همهى چیزهایى را که در بناى یک شخصیت انسانى بر مبناى دین تأثیر دارد، تبلیغ کنیم؛ براى اینکه مخاطب ما به همین شخصیت دینى تبدیل شود.
از جملهى این کارها، بناى حکومت اسلامى است. این را من عرض بکنم که تشکیل حکومت اسلامى، یکى از معجزهگونترین کارهاست، اما این مسأله نباید تشکیل هویت انسانى افراد را - فرد فردِ انسانهایى را که ما با آنها سر و کار داریم - از یاد ما ببرد. این، خیلى مهم است. نبى مکرّم اسلام انسانها را اول ساخت؛ اول این پایهها را تراشید، تا توانست این بنا را بر روى دوش آنها قرار دهد. در تمام مدت آن ده سال - که بیش از صد سال کار در این ده سال متراکم شده است - پیغمبر در همه جا؛ در بحبوحهى جنگ، در هنگام ساختن، در هنگام عبادت کردن، در هنگام گفتگو کردن با مردم، بناى هویت انسانهاى مخاطبِ خودش را فراموش نکرد؛ پیغمبر در غوغاى جنگهاى خطرناک مثل احزاب، بدر و اُحد هم انسانسازى مىکرد. آیات قرآن را ملاحظه کنید! «انسانسازى» هدفِ این تبلیغ است و این، یکى از بزرگترین کارهاست.