حضرت آيت اله خامنهاي در بياناتي حضرت فاطمه زهرا(س) را اينگونه توصيف نمود:
همه ما به فضايل معنوى فاطمه زهرا(س) و به خصلتهاى انسانى فاطمه زهرا(س) توجه كرديم اما به اين كه بايد يك الگوى زنده و مجسم و روشن از زن مسلمان امروز در اختيار بينندگان دنيا بگذاريم خيلى توجه نكرديم.
بنده به عنوان يك گوينده و يك روحانى سالها از فاطمه زهرا(س) حرف زدهام و شايد صدها ساعت در باره اين مخدره صحبت كردهام و همه ما به فضايل معنوى فاطمه زهرا(س) و به خصلتهاى انسانى فاطمه زهرا(س) توجه كرديم اما به اين كه بايد يك الگوى زنده و مجسم و روشن از زن مسلمان امروز در اختيار بينندگان دنيا بگذاريم خيلى توجه نكرديم.
فاطمه زهرا(س) بعد از رحلت پيغمبر(ص) براى خلافت على بنابيطالب(ع) به يك مبارزه مستمر شبانهروزى دست زد و كسى نمىتواند منكر آن بشود.
مقام فاطمه زهرا(س) در خور آن است كه عقول برجسته انسانهاى بزرگ در اصلىترين رشتههاى تفكرات ايشان بينديشند و زبانهاى فصيحترين و بليغترين گويندگان، شعرا و سرايندگان آن انديشهها را در قالب كلمات بياورند.
از خود پيغمبر اكرم(ص) كه پدر و مربى اين مخدره بزرگوار بود تا اميرالمؤمنين(ع) كه همسرش بود و تا فرزندان او ائمه معصومين (عليهم السلام) هر كدام راجع به زهراى اطهر(س) جملهاى گفتند، وي را با زبان تعظيم و ستايش بيان كردند و اين نشاندهنده مقام والا و توصيفناشدنى آن حضرت است.
اين دختر جوان - حضرت فاطمه(س) و اين بانويى كه در هنگام شهادت 18 سال داشت آنقدر به نماز ايستاد و عبادت كرد كه پاهاى مباركش ورم كرد.
اين دختر در آن دوران سخت در شعب ابيطالب همان فرشته نجات پيغمبر بود.
سميت الزهراء زهراء لانها تزهر لاميرالمؤمنين(ع) فى النهار ثلاث مرات بالنور» فاطمه(س) را زهرا ناميدند چون روزى سه بار در چشم على(ع) مىدرخشيد.
بركات فاطمه زهرا (س) را ما در عين آشنايى و معرفت و ارادت به آن بانوى دو عالم در سرتاسر ايام حيات خودمان در جلوههاى گوناگون زندگى مشاهده كرديم.
راه على(ع) و فاطمه(س) و راه ائمه امروز همان راه امام خمينى است.
روز به روز، نور اسلام و معنويت فاطمه زهرا(س) آشكارتر خواهد شد.
بر گرفته از كتابهاي، ستودگان و ستايشگران، سخنان مقام معظم رهبرى، ص37.2- همان، ص39. 3- همان، ص 41. 4- همان، ص 42. 5- همان. 6- همان، ص43. 7- همان، ص 44 روايت نقل شده از بحارالانوار، ج43، ص 11 8- همان. ص46. 9- همان، ص47. 10- همان، ص46 ماهنامه كوثر شماره 8
دل نوشته در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها
دخت و ام و جان جانان نبی است. مایه ی فخر و مباهات علی است. بر تمام جان و بی جان سرور است. فاطمه حقش به ما هم مادر است. مرتضی رحمانی: منم گداي فاطمه(س) بومیان : اي بانوي عالمين، اي مادر مهربان شيعه، مارا درياب. قره گزلو: از ما راضي باش مادر - وبراي ظهورفرزندت مهدي دعا كن غمیلویی: جانم فدایت مادر سادات خانم کریمی: عزيزرسول به حق مقام والايت كمكم كن زهرايي زندگي كنم خسروی: حضرت زهرا را با یک جمله نمی توان وصف کرد حسین امینی از اردبیل: بشکند دستی که سیلی زد به زهرایم. نائینی: خانوم مارو دعامون کن. تورو به اشکایی که برا پدرت ریختی قسمت میدم. زارعی.م : سلام خوشحالي ما شيعان اين است كه او مادر همه شيعيان است و هم ام أبيها است سیدمحمدعلی حسینی از تبریز: مادرجان سلام ميدانم دعاي مادر سينه سوخته مستجاب است ازخدا بخواه تعجيل ظهور مهدي غريبت را بحق حسين غريبت غلامحسین زارعی از اراک: سلام بر تو ای عصاره خلقت و مادر خوبیها. رضا مؤمنی از اردبیل: فاطمه فاطمه است…. فاضلی دوست: *آتش ميان خانه،پي يك شكار بود،
سيلي،نشان ز نيت آن نابكار بود،
بستند ره به حيدر و،زهرا كتك زدند،
اي در،تو را به پهلوي مادرچكاربود؟
جوکار: مادر آن زمان كه در محشر محتاج نگاهي و امدادي هستم، مرا فراموش نكن. خانم وجدی از اردبیل : يافاطمه جان دردوجهان دل بتوبستيم محبان توهستيم نظركن به عنايت به فرداي قيامت التماس دعا ايام فاطميه س رابه تمام مادران زحمتكش وتمام شيعيان تسليت ميگويم. علی گلمحمدزاده از اردبیل: ايام فاطميه س رابه تمام مادران زحمتكش وتمام شيعيان تسليت ميگويم ابراهیم نورانی از اردبیل: اى كاش مادر درآن شب درآن كوچه باريك ، منم بودم…. مهدی مدنی از اردبیل: یازهرا دعا کن برای ما. م اکبری: سلام بر بانوی مهربان و زیبا حامد پیریداقی: مادر برای ظهور پسرت دعا کن. سعید وطن خواه : ای بی بی اشفعی لی فی الجنه یاوری: زهرا جان تعجيل درفرج فرزندت حضرت مهدي ع را از خدا وند بزرگ درخواست فرما خانم محسنی: چه تعبيري خدادرنقطه دارد/كه تفسيري جداهرنقطه دارد/به تعدادبهارعمرزهرا(س)/همين اندازه كوثرنقطه دارد(سوره كوثر۱۸نقطه دارد) ۱۸صلوات نثارحضرت زهراكن.. ـ دانشگاه انتظار بعد از ١٣٠٠سال همچنان دانشجو ميپذيرد ،متاسفانه اين دانشگاه هنوز ٣١٣فارغ التحصيل هم نداشته است،اين دانشگاه درتمام شبانه روز ازشما آزمون به عمل مي آورد. مدارك لازم براي ثبت نام:
١_نمازاول وقت
۲_ولايت مداري
۳_دائم الوضو بودن
۴_برگه تسويه حساب حق الناس
۵_قلبي آكنده از يادخدا
اللهم عجل لوليك الفرج معصومه رضایی: ديگرآن خنده زيبا به لب مولا نيست،همه هستند ولي هيچ كسي زهرا نيست،قطره اشك علي تا به ته چاه رسيد،چاه فهميد كسي همچو علي تنها نيست.(ايام فاطميه تسليت باد) حشمتی: السلام عليك يا فاطمة الزهراء, اي مادر اگر آن زمان نبودم از شما و آرمانهاي شما دفاع كنم,همچو فرموده خودتان بعد از هر نماز بر عمر و ابوبكر حرامزاده ولد الزنا لعن ميفرستم تا انشأالله در ركاب فرزندتان كه خدايش فرجش دهد از آن دو خبيث كافر انتقام بگيرم.آمين رب العالمين علی عیوضی از اردبیل: كرم ومهرو عنايت گورونر آز قاپودان.فاطمه،فاطمه دي هيچ كيمي گومازقاپو دان.بوقاپي بيرقاپودور عفتي وار،عصمتي وار.آتش ظلميله يانموش قاپيا نسبتي وار صادق رحیمی: آخرین امید شیعیان «یافاطمه الزهرا» علی حسین فرشید از اردبیل: خواهد آمد مرهم زخم علی مرتضی در کوچه ها. فولادزاده از اردبیل: زهرا جان مرا از شفاعتت محروم مفرما. مهدی اسلامی: مادرجان دست كبود رو به آسمان ظهور بهار عدالت را براي قلبهاي زمستانيمان بخواه غلام محبوبی از بندرعباس: مهربان مادر سعید گراوند: زهرا انسان كاملي است كه قرآن وروايات جهره آن را تصوير كرده اند زني است كه ميتوان گفت مثل اعلاي نفس بشرى است ومظهرصفات واسماي الهي ایرج نوری از اردبیل: هم پهلوي فاطمه شكسته ست هنوز!
هم دست علي به كينه بسته ست هنوز!
دارند هنوز خيمه ها مي سوزند…
زينب به اميد تو نشسته ست هنوز
حسینی: مادر جان به كوري چشم وهابيت و شادي دل فرزند شما حضرت مهدي تا صبح قيامت ذكر ما بچه هياتيها اين باشد
دليل خلق افلاك و زمين است
فقط حيدر اميرالمومنين است سراداری از شیراز: يا زهرا!شما تمام آبروي خود رابراي كسي خرج كرديد كه تمام آبرويش را براي پدرتان خرج كرد.و اين يعني اسوه هاي ولايتمداري یاسین رحیمی: ديگرآن خنده زيبابه لب مولا نيست۰
همه هستندولي هيچ كس زهرا نيست۰
قطره اشك علي تابه ته چاه رسيد۰
چاه فهميدكسي همچو علي تنها نيست۰
شهادت ام ابيها بر همگان تسليت خانم نوابی: يافاطمه :دراين عالم به نگاهت ودرآن عالم به شفاعتت محتاجيم،باطعم غمهايت اي مادرشهيدان سلامت ميدهيم .عظم ا. . اجوركم بمصاب فاطمه س جواد مقدم: بي توچه كندمولا،يافاطمه الزهرا/افتاده علي ازپا،يافاطمه الزهرا/وقت است كه ازرحمت،دستي زعلي گيري/بعدازتوعلي ازپاي،افتادوزغم خوكرد/باخانه نشيني ها،يافاطمه الزهرا/برخرمن جان او،چون شعله شررميزد/مي ريخت چوآب،اسماءيافاطمه الزهرا/هم وصف توناممكن، هم قدرتونامعلوم،هم قبرتوناپيدا،يافاطمه الزهرا
دل نوشته در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها
زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معنویت رشتههای چادرت دست نیاز میآویزد و معرفت به غبار آستان خانهات بوسه میزند. برهوت این دنیای خاکی شایان میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخمها و داغها و در هجران پدر غریبانه زیستی و در وداع شبانهات با پهلویی شکسته، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی…
وجود مبارك حضرت فاطمه علیهاالسلام تنها یك تفكر یا تصور یك حقیقت حیات بخش نیست. بلكه تجسمی عینی و زنده از بركت خداوند بر انسان است. اگر تا قبل از حضور ایشان در عالم خاكی انسان معناگرا مجبور بود گوشههایی از نعمت یك زن مقدس را در اسطورهها، الههها و افسانهها جستجو كند یا متوسل به پاكدامنی حضرت مریم(ع) یا خردمندی آسیه و وفاداری سارا بشود، بعد از تجسم خاكی و عینی ایشان برای انسان كمالگرا یك الگوی زنده و جاوید پدید آمد و آن شخصیتی والا به نام «فاطمه» دختر رسول اكرم بود.
از این رو است كه فاطمه علیهاالسلام را ناموس و علت هستی میدانند. اگر فاطمه علیهااسلام پا به جهان فانی نگذاشته بود و خاك هبوط را به قدوم خود مبارك نمیكرد، دیگر برای پیروانش هدفی وجود نداشت تا برای آن به شهادت برسند و جهاد كنند. جهانیان با توسل به اوست كه توكل به احد را میآموزند و از نور هدایت ایشان است كه بركت زندگی دنیایی درك میشود.
بنابراین بیدلیل نیست كه بعد از درگذشت ملكوتی ایشان، بشریت، سرگشته به دنبال مرهمی است تا زخم نبود روح بخش ایشان در عالم فانی التیام یابد. از این روست كه هر چه انسان برای درك حضرت فاطمه علیهاالسلام تلاش میكند، بركت آن بر خودش میتابد و این اصل وجودی نعمت فاطمه علیهاالسلام در دنیا است.
امروز هم شاهد تلاش انسانهای پاكی هستیم كه به دنبال معنویت فاطمه علیهاالسلام در رفتار روزمره خود هستند و با تذكره و یادمانهایی سعی دارند آوای خوش چشمه كوثر را در یادشان زنده نگه دارند تا در بهشت، حاضر در خدمت ایشان باشند.
رسول اكرم صلی الله علیه و آله روایت نمودهاند كه خدای متعال فرمود:
ای احمد! اگر تو نبودی آسمان و زمین را نمیآفریدم و اگر علی نبود تو را نمیآفریدم و اگر فاطمه نبود، شما را نمیآفریدم.(یعنی شمایان رمز خلقتید)(1) از امام محمدباقر علیه السلام روایت شده است كه، ولادت حضرت زهرا علیهاالسلام پنج سال بعد از بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سن شریف آن بانو در هنگام وفات هیجده سال و هفتاد و پنج روز بود.(2)
چرا هفت سین؟ در مورد نمادهای هفتسین
چرا هفت سین؟ در مورد نمادهای هفتسین
امروزه، برخی اقلام سفره هفت «سین» فراموش گشته و یا «سین»های آن در برخی خانواده جا به جا گشته است. مثلا گذاشتن «سركه» نماد ترشی و «سماق» نماد…
تا بحال فکر کرده اید چرا هفتسین؟ چرا مثلا شش سین یا پنج سین نمیگذاریم و همه میكوشیم حتما تعداد سینهای مان را به هفت تا برسانیم؟ با اینکه میدانیم عدد هفت در بسیاری از تمدنها مقدس است. حتی در بین جادوگران هفت عدد قدرتمندی است .در ایران باستان، جشنهایی به مناسبتهای گوناگون ملی و مذهبی برگزار میشد. اما از آن میان، هفت جشن جزء جشنهای واجب به شمار میآمد كه شش جشن، جشنهای گاهانبار یا سالگرد آفرینشهای شش گانه بود. این جشنها به ترتیب عبارتاند از: «مید یوزرم گاه»، جشن میانه بهار كه از 11 تا 15 اردیبهشت به مناسبت سالگرد آفرینش آسمان برگزار میشد. «میذ یوشم گاه» جشن نیمه تابستان از 11 تا 15 تیر به مناسبت سالگرد آفرینش آب «پیتی شهیم گاه»، به معنی «دانه آور»، سالگرد آفرینش زمین و فصل گردآوری غله است كه از 26 تا 30 شهریور برگزار میشد. «ایا سرم گاه»، از 26 تا 30 مهر است و سالگرد آفرینش گیاه و «برگشت» معنی میدهد، چون چوپان با گله بر میگردد و آغاز زمستان است. «مید یاریم گاه» به معنی «میان سال» كه سالگرد آفرینش چارپای مفید است و جشن میان زمستان، زمانی است كه برای دام انبار زمستانی میشود. «همسپد میدم گاه» به معنی «با هم بودن و با هم گرد آمدن» كه سالگرد آفرینش انسان است و پنج روز آخر سال برگزار میشود. هفتمین جشن از اعیاد هفتگانه واجب «نوروز» است. رسمهای بسیاری هم در حاشیه این جشن رواج داشت كه با عدد هفت پیوند خورده بود. به عنوان مثال، در میز سیمین مقابل شاه وقت، هفت گونه غله و شاخههای هفت نوع درخت را مینهادند، روی همان میز هفت بشقاب كاشی سفید و هفت درهم سفید از سكههای ضرب شده در عرض سال.
رسم دیگری كه هنوز در برخی روستاهای زردشتی نشین رعایت میشود، كشت هفت نوع بذر در ظرفهای كوچك است تا اینكه برای نوروز سبزی و طراوت فراهم باشد.
دل نوشته خانه تکانی دل
دلـت را بتـکان …
غصه هایت که ریخت،تو هم همه را فراموش کن
دلت را بتکان
اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین،بگذار همانجا بماند
فقط از لا به لای اشتباه هایت،یک تجربه را بیرون بکش
قاب کن و بزن به دیوار دلت …
دلت را محکم تر اگر بتکانی
تمام کینه هایت هم می ریزد
و تمام آن غم های بزرگ
و همه حسرت ها و آرزوهایت …
باز هم محکم تر از قبل بتکان
تا این بار همه عشق های بچه گربه ای هم بیفتد!
حالا آرام تر،آرام تر بتکان تا خاطره هایت نیفتند،
تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند؟
خاطره، خاطره است ! باید باشد،باید بماند …
کافی ست؟
نه، هنوز دلت خاک دارد ! یک تکانِ دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چقدر تمیز شد… دلت سبک شد؟
حالا این دل جای “او"ست
دعوتش کن
این دل مال “او"ست…
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا
و حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک “او"…
یک او…،یعنی همان خـــدا…