کم رنگ شدن نقش پدر در تربیت فرزندان
جامعه می کوشد که فرزندان را به صورت جنسیتی(مذکر، مؤنث) تربیت کند بدین معنا که یک سری کارکردها به صورت کلیشه بندی در زمره وظایف مردانه و پسرانه و یک بخش دیگر نیز جزو وظایف دخترانه و زنانه تعریف و دسته بندی شده است. با این تقسیمبندی واضح است که همانند سازی پسران برای گرفتن نقش جنسیتی پسرانه یا مردانه در آینده تا چه حد به الگویی که از پدر می گیرند، متکی است و پدر به طور مستقیم و غیر مستقیم، نقش مهمی در تربیت فرزندان پسر دارد و الگویی بارز به حساب می آید. به این ترتیب واضح است نظام ارزشی، شخصیت، رفتار و منش فرزندان پسر براساس الگوپذیری از پدر است. در مورد دختر نیز همین وضعیت وجود دارد. دختر قرار است طبق تعریف جامعه نقش یک همسر را ایفا کند وپدر برای او الگویی است که براساس این الگو، دنبال همسر خواهد گشت. به خصوص تأثیر پدر در سن نوجوانی و پسر بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه است. دکتر شریفی درباره کاهش تأثیر تربیتی بر فرزندان و عوارض و تبعات آن توضیح می دهد: به اعتقاد بسیاری از کارشناسان یکی از مهمترین دلایل کاهش تأثیر تربیتی پدر بر فرزندان، چند شغله بودن پدران و مشکلات اقتصادی خانواده های ایرانی است.( سیرز،۸۳،صص۶۹)
زنجیره عاطفی خانواده که بر اثر تعامل اعضای خانواده باید ایجاد شود، با غیبتهای مکرر پدر دچار نقض می شود و بحران فاصله بین نسل ها براثر کمبود گفتمان مناسب و مداوم بین والدین و فرزندان روی می دهد. در بحران نسلی پدرها زبان پسرها و مادران زبان دختران را نمی فهمند و نظام ارزشی، دیدگاه و نگرش آن ها به زندگی متفاوت خواهد بود. آنچه نسل به نسل از پدران به پسران منتقل می شد، اکنون ناگفته باقی مانده و این خلاء توسط رسانه های ارتباطی پر شده است. تلویزیون، ماهواره و اینترنت هم اکنون تأثیر تربیتی زیادی روی فرزندان دارد که نتیجه آن را امروز در جامعه خود شاهدیم. در پایان باید گفت تا زمانی که نهادهای اجتماعی نتوانند کارکردهایی را که وظیفه خاص آنهاست انجام دهند، شاهد نقصان در روابط خانواده خواهیم بود و خانواده از کارکردهایی اصلی تربیتی خود باز میماند(شکوهی،۷۸)
تربیت فرزندان یکی از مهترین حوزه های مسئولیت پدر است. که باید در اجرای کوتاهی نکند. باید توجه داشت که تربیت فرزندان در هر جامعه ای براساس فرهنگ آن جامعه متفاوت است پدران باید توجه داشته باشند که آنها نوعی الگو برای فرزندانشان هستند و هر گونه سهل انگیری در این زمینه می تواند خطرات جبران ناپذیری را ایجاد کند.پدر باید فرزند خود را از تمام ابعاد(بعد فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و…) تربیت کند.
خانواده و آثار مخرب ماهواره
براي حل معضلات ماهواره در خانواده هايي كه ميگن ماهواره هيچ تأثيري روي ما نداره چكار بايد كرد؟ در صورتي كه واقعا تأثير روي خانواده گذاشته.
به نظر شما چرا چنين افرادي عليرغم اينكه به آثار ماهواره بر روي رفتار خود آگاه هستند، اين آثار را نفي ميكنند؟ به نظر يكي از مهمترين دليل نفي آثار مخرب ماهواره اين است كه فرد خواهان آن است تا از فشار رواني ناشي از تماشاي برنامه های ماهواره رهايي پيدا كنند، چرا كه تا زماني كه به آثار مخرب ماهواره باور داشته باشند، هر باري كه به تماشاي ماهواره مشغول ميشوند، دچار عذاب وجدان ميشوند؛ براي همين به راحتي آثار ماهواره را نفي ميكنند تا در اين زمينه دچار عذاب وجدان نشوند و از طرفي هم رفتار خود را براي ديگران توجيه كنند. براي اينكه بتوان اين افراد را نسبت به اشتباهي كه به آن دچار هستند، آگاه كرد و از طرفي هم آنان را از اين عادت زشت رهايي داد راهكارهاي زير پيشنهاد ميشود :
1. با دقت كتبي كه در مورد آسيبهاي ماهواره نوشته شده است را بخوانيد و مطالب آن را با آمار و ارقام و مستند براي آنان بيان كنيد.
2. سعي كنيد آسيب هاي تماشاي ماهواره را در خانوادههايي كه به این درد دچار هستند را براي آنان بيان كنيد. به عنوان مثال بگوئيد خانوادهاي را ميشناسم كه شوهر خانواده ماهواره تماشا ميكند، تماشاي ماهواراه بر روابط بين او و همسرش تأثير منفي داشته است. زماني كه آسيبها به صورت عيني بيان شود، تأثير بيشتري بر روي مخاطب دارد.
3. در فضايي صميمي با آنان صحبت كنيد و علت نفي برنامه های ماهواره را صميمانه براي آنان بيان كنيد.
4. براي اينكه بتوانيد آنان را در اين مورد قانع كنيد، بايد با افرادي كه در خانواده تان با شما همفكر هستند ائتلاف كنيد و سعي كنيد به صورت دورهاي با آنان قرار بگذاريد تا در مورد آسيبهاي ماهواره با اقوامي كه دچار چنين موضوعي هستند، صحبت كنيد.
5. براي اينكه در كار خود موفق باشيد، لازم است تا ارتباط عاطفي خود را با خانواده و اقوام تان تقويت كنيد، زيرا تا زماني كه ارتباط عاطفي قوي بين شما و آنان بر قرار نشود، به كارگيري شيوه هاي تربيتي نمي تواند تأثير چنداني داشته باشد. اگر ذهن و قلب فرد را به صندوقچه اي تشبيه كنيم كه در آن قفل مي باشد تنها راه باز كردن در اين صندوقچه ارتباط عاطفي با فرد است؛ پس تمام همت خود را بكارگيريد تا ارتباط عاطفي خود را با آنها بيشتر كنيد؛ هر چقدر شما در اين مرحله موفق شويد، موفقيت شما در رسيدن به هدفتان بيشتر خواهد شد.
6. از شيوه هاي تربيتي غير مستقيم استفاده كنيد. در اين شيوه به جاي اينكه محتواي تربيتي به صورت مستقيم به مخاطب انتقال داده شود، به صورت غير مستقيم مخاطب در معرض پيام هاي تربيتي قرار مي گيرد. تهيه و اهدا كتبي كه درباره مسائل ديني مي باشد؛ نوشتن رواياتي كه در اين زمينه است و قرار دادن آن در جايي كه مخاطب با آن روبرو شود و يا هر چيزي كه احتمال مي دهيد در تشويق آنها براي ترك اينگونه رفتارها مفيد است.
7. هر شخصى يك نقطه پذيرش و به قول معروف «رگ خوابى» دارد، سعى كنيد اين رگ خواب و نقطه پذيرش را به دست آوريد و از اين كانال وارد شويد و هدف خود را تعقيب كنيد و لذا به صرف اين كه بايد شخصى را هدايت كرد بسنده نكنيد، بلكه با مطالعه بر روى خصوصيات وى، راه نفوذ در او و جلب نظر او را به دست آوريد؛ سپس زير بناهاى فكرى وي را مورد بررسى قرار داده و در اصلاح آن بكوشيد. ديدگاه فرد در مورد خداوند، جهان هستى، انسان، معاد و امورى است كه داراى نتيجه مستقيم بر عملكرد افراد مي باشد. پس بايد به تقويت و اصلاح اين مبانى كوشيد.
8. يكي از علل تماشاي ماهواره نداشتن سرگرمي مناسب ميباشد، بايد به گونهاي برنامه ريزي كنيد تا آنان بتوانند از سرگرميهاي مناسب استفاده كنند.
نویسنده : محمدصادق آقاجانی
ماهواره و تأثیر آن بر فرزند
با تشكر از زحماتي كه متقبل مي شويد، در حال حاضر وجود ماهواره ها در خانواده ها معضلي شده است به هر كجا كه بروي پيدا مي شود و اين مسأله تربيت فرزندان را با مشكل رو برو ساخته است و چون مي بينند مي خواهند اگر تهيه نمايي هزار مشكل داري و اگر نه حريص به آن شده و در منازل دوستانشان و يا آشنايان نگاه مي كنند خواهشمند است در اين خصوص كه والدين چه راهكاري را بايد اتخاذ كنند راهنمايي بفرماييد.
والدين در كاستن اثرات مخرب تهاجم فرهنگى ناشی ازماهواره ها ،اینترنت و…نقش بسيار مهمی را می توانندايفا کنند.
زيرا روابط خانوادگى زيربناى اصلاحات ديگر است، به گونه اى كه بدون آن، اصلاحات ديگر (در سطح كلان) امكان ندارد. اصلاح روابط خانوادگى، نه فقط به نوجوان كمك مى كند، بلكه براى همه ى افراد خانواده مؤثر است; لذا نحوه برخورد والدين بافرزندان خوددر زمينه گرايش آنها به تکنولوژی رسانه های جديد مستلزم شناخت روحيات روان شناختی فرزندان است.
آنچه در اين زمينه به عنوان مهم ترين اقدام والدين مطرح می باشد، اين است كه، همواره ارتباط خود را با فرزندان، به ويژه نوجوانان حفظ كنند; يعنی نه تنها با بهانه هاى كوچك ، بلكه حتى با اشكالات واقعى بسيار بزرگ نيز نبايد اين ارتباط را گسست. اين ارتباط بايد به گونه اى باشد كه نوجوان، پدر و مادر را اولين تكيه گاه خود دانسته وهمه ى نيازهاى خوداز قبيل نياز به دوست، تنوع طلبى در غذا ، لباس، تفريحات سالم، هيجان خواهى، نياز به ابراز احساسات، نياز به احترام، محبت، صميميت، اعتماد به نفس و ابراز عواطف ، مشاركت در امور جمعى و نياز به مزاح و شوخى و…،را در چارچوب پذيرفته شده خانواده ارضا نمايد، يا از اينکه در صورت لزوم ازطريق خانواده به كانال هاى ارضاى آن هدايت شود. اين ارتباط در صورتى برای فرزندمطلوب به نظر می رسدكه والدين، نوجوان و جوان را درك كنند; يعنى عواطف ، احساسات ، علايق و توانمندى هاى او را بدانند وخود را در جايگاه او قرار داده و از جايگاه يك نوجوان با او سخن بگويند..
از طريق اين درك كردن و حفظ دايمى ارتباط، والدين مى توانند به خوبى روی فرزندان خود اثربگذارندبه گونه ای که مى توانندحتی در انتخاب دوست، شغل ، رشته ى تحصيلى، محل درس ، ازدواج و امور اساسى زندگى به او كمك نموده و فرهنگ صحيح خود را به او منتقل نمايند.تنها در اين صورت می توانند آرام آرام از فرزند خود فردى بسازند كه نه تنها نگران رفتار او در بيرون از منزل نباشند ، بلكه اطمينان داشته باشند كه در هر جمعى قرار گيرد، به صورت منطقى و معقول خود را حفظ و حتى المقدور به ديگران نيز كمك مى كند..
آنچه درمورد ماهواره وامثال آن قابل ذکر می باشد اين است که اثرات مخرب آن در تربيت صحيح فرزندان امری مسلم وپذيرفته شده است.اما توجه داشته باشيد که نحوه برخورد والدين با اين تکنولوژی، نقش بسيار مهمی در سي رتربيت فرزندان دارد به گونه ای که اگر بخواهيم بدون در نظر گرفتن حس کنجکاوی وتنوع طلبی آنها به صورت مستقيم با آن برخورد نماييم چه بسا نتيجه عکس عائدمان شود.لذا پيشنهاد می گردد که :
اگر فرزندتان به حدی از رشد رسيده که می تواند طرف مشاوره قرار گيرد،با او در باب مضرات ماهواره و…مباحثه نماييد وسعی کنيد با دادن اطلاعات کافی و مناسب او را در اتخاذ موضع صحيح نسبت به ماهواره ياری نماييد.در غير اين صورت با آشنايتان صحبت کنيد که نمی پسنديد در مدت حضور شما در منزلشان،از ماهواره استفاده گردد.اگر نپذيرفتند مدت حضور خودرا درميهمانی به گونه ای تنظم نماييد که فرصتی برای ديدن ماهواره فراهم نيايد.در غير اين صورت با حفظ احترام طرف مقابل و ابراز ناراحتی خود از اين ماجرا رابطه خود را در حدی که ناقض صله رحم نباشد تقليل دهيد.
البته به اين نکته مهم توجه داشته باشيدکه مطمئن ترين راه ،واکسينه کردن فرزندانتان در برابر اين جور مسائل می باشد که مهمترين اقدام شما در اين راستا برقراری رابطه مناسب با فرزندانتان ودادن بينش به آنهاست.
در مورد تربيت فرزند مي توانيد از کتاب هاي زير کمک بگيريد تا آگاهي هاي لازم را در زمينه روش تربيت صحيح فرزندان، به دست آوريد.
اميدواريم كه با ارتقاء سطح آگاهي هاي خود نسبت به مسائل تربيتي و روان شناختي كودكان، فرزنداني صالح و مثمر ثمر تربيت كنيد تا مايه روشني چشم شما گردد و جامعه نيز از وجود آنها بهره مند شود.
حجاب حضرت فاطمه(س)
حضرت زهرا سلام الله عليها يك افتخار است براي همه عالم، نه فقط براي شيعه، نه فقط براي عالم اسلام، نه فقط براي ائمه طاهرين (ع)، بلكه آن حضرت براي پدر بزرگوارش نيز مايه سربلندي و افتخار به شمار ميرود. پيامبر اكرم (ص) به اين بانو خيلي افتخار ميكردند و بارها ميفرمودند كه خودم و پدر و مادرم به فداي تو. افتخار پيغمبر اكرم (ص) خيلي معنا دارد؛ حضرت زهرا (س) از نظر حسب و نسب داراي درجات رفيعي بوده است. شما نميتوانيد يك خانمي پيدا كنيد كه اين قدر از نظر نسب، والا و نوراني باشد. ايشان پدري دارد مثل پيامبر اكرم كه خاتم الانبياء بود. پيغمبري كه همه پيامبران به وجود او افتخار ميكردند، وجود مباركي كه خود خداوند متعال به او افتخار ميكند و نظيرش در عالم وجود نيامده و نخواهد آمد. حضرت صديقه طاهره مادري دارد مانند حضرت خديجه كه در مورد ايشان هم بايد بگوييم يك افتخار براي همه انسانها و مخصوصاً براي تمامي خانمها ميباشد. در باره حضرت خديجه همين مقدار بس كه پيغمبر اكرم ميفرمودند: پيروزي اسلام، مرهون خديجه است. همسر حضرت زهرا (س) نيز اميرالمومنين علي (ع) است كه پيامبر گرامي (ص) فرمودند: زهرا جان اگر علي نبود، كفوي براي تو در عالم وجود يافت نميشد. و اگر تو نبودي كفوي براي علي در عالم نبود. حضرت فاطمه زهرا از لحاظ فرزند نيز فرزنداني نظير امام حسن و امام حسين و حضرت زينب و ام كلثوم سلام الله عليهم را تحويل عالم بشريت دادهاند. اسلام مرهون مجاهدتها و تلاشهاي فرزندان گرامي حضرت زهراست. شهادت امام حسين (ع) اسلام را بيمه كرد و مجاهدت حضرت زينب(س)، شهادت آن حضرت را جهانگير كرد. حضرت زينب با آن شهامت مثال زدني در مقابل دشمن گفت: «ثكلتك امك يابن مرجانه ما رأيت الا جميلا». نظير چنين فرزنداني را در عالم كسي نداشته و نخواهد داشت. اما اولاد حضرت زهرا سلام الله عليها منحصر به اين چهار بزرگوار نيست، بلكه دوازده امام از نسل حضرت زهرا به وجود آمدند كه بارها پيغمبر اكرم به اين موضوع افتخار ميكردند. از همان وقتي كه امام حسين طفلي كوچك بود، پيامبر اكرم او را در دامن مينشاندند و ميفرمودند: «يا حسين التاسع من ولدك هو القائم بالحق به يملأ الله الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جورا» يعني حسينم، نهم از فرزندان تو امام زمان است كه به دستش پرچم اسلام روي كره زمين افراشته ميشود. آنكه عدالت اجتماعيِ سرتاسري ميآ ورد. آن كه ظلم جهاني را ريشه كن ميكند و بالاخره آن كه اسلام را جهاني ميكند و ميگويد «انّ في إبنه رسول الله لي اسوه حسنه» يعني سرمشق من در حكومت، زهراي مرضيه است. آن امامي كه اسلام را جهاني ميكند و ميفرمايد كه «نحن حجج الله علي خلقه و فاطمه حجه علينا» يعني ما دوازده امام حجت براي مردم هستيم و زهرا (س) حجت براي ما است. درك كردن معناي اين گونه روايات سخت است، اين گونه روايات حيران كننده است و انسان با غور در اين مطالب پي به جهل خود ميبرد.
نكته مهم كه تذكر آن در اين مجال ضروري است اينكه، شناخت ما نسبت به نعمت بزرگي همچون وجود مبارك حضرت زهراي مرضيه چه مقدار است؟ و مهمتر اينكه تا چه اندازه آن حضرت را براي خود اسوه ميدانيم و از او پيروي مي كنيم؟ اگر ما در اين باره كوتاهي كنيم و از حضرت زهرا (س) الگو نگيريم، بالاترين گناه را مرتكب شدهايم. زيرا كفران نعمت كردهايم. قرآن كريم ميفرمايد: «لئن شكرتم لأزيدنّكم و لئن كفرتم إنّ عذابي لشديد». اگر حضرت صديقه طاهره سرمشق جامعه باشد، جامعه رو به تزايد و ترقي خواهد بود و اما اگر زهرا سرمشق زندگي مردم نشد، در دنيا و آخرت عذابي دردناك در انتظار آنان خواهد بود. در خصوص لزوم الگوگيري از سيره حضرت زهرا (س) به دو نكته اشاره ميگردد كه از مصاديق برجسته شيوه زندگاني حضرت زهراست كه نسل كنوني بايد اسوه خود قرار دهد.
بالاترين ارزش زن از نظر حضرت زهرا عليهاالسلام
از منظر حضرت زهرا عليهاالسلام نزديک ترين حالات زن به خداوند متعال هنگامى است که خود را از ديد نامحرمان دور نمايد و در منزل خود به خانه دارى و تربيت فرزند و پذيرايى از همسر خود بپردازد. امام صادق عليه السلام به نقل از حضرت فاطمه عليهاالسلام دراين باره فرمود: «أَنَّ أَدْنَى مَا تَکُونُ مِنْ رَبِّهَا أَنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَيْتِهَا، نزديک ترين حالات يک زن به خداوند متعال زمانى است که در منزل مى ماند [و به امور خانه دارى و تربيت فرزند مى پردازد].»
آرى، يک زن مسلمان هرگز فرمان خداوند متعال را در مورد حفظ عفت و عصمت خود فراموش نمى کند و در طول زندگى حجاب خود را همانند گوهرى گرانبها پاسدارى مى کند. اين سخن معروف حضرت زهرا عليهاالسلام که ضامن پايدارى جوامع و مايه استحکام خانواده هاست، همواره بايد در معرض ديد بانوان مسلمان به ويژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ بهترين و نيکوترين عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبينند و مردان [نامحرم] نيز آنان را ننگرند.»
خوشبختى و سعادت زن و جامعه بهترين و نيکوترين عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم[ را نبينند و مردان [نامحرم[ نيز آنان را ننگرند. در همين جمله نهفته است که تا مى تواند از نامحرمان دورى کند و کمترين ارتباط را با آنان داشته باشد؛ امّا متأسفانه در عصر ما شياطين وسوسه گر و دشمنان اسلام تلاش مى کنند به هر وسيله و عنوانى زنان مسلمان را از هويت خود جدا کنند و به مجامع عمومى و معرض ديد نامحرمان بکشانند و به اين وسيله آنان را از اهداف اصلى خلقتشان بازدارند.
فرانس فانون نويسنده فرانسوى مى گويد: «نيروهاى اشغالگر در کشور مسلمان الجزائر مأموريت داشتند تا هويت و اصالت فرهنگى ملت الجزائر را نابود سازند و در اين راه حداکثر کوشش خود را بر تخريب مسئله حجاب و چادر زنان متمرکز کرده بودند؛ زيرا آن را نشانه مهم اصالت ملى زنان الجزائرى تلقى مى کردند. از ديدگاه استعمارگران هجوم به تار و پود جامعه اسلامى الجزائر ابتدا بايد از تحت تأثير قرار دادن زنان آغاز مى شد. دستگاه استعمارى فرانسه براى مبارزه با حجاب زنان و بيرون کشيدن آنان از کانون خانواده، مبالغ هنگفتى را اختصاص داده بود. آنها بر اين باور بودند که حجاب زن سدّ محکم و دژ عظيمى در برابر نفوذ غربيهاست. هر چادرى که کنار گذاشته شود، افق جديد و گام بلندى در تسلط استعمارگران بر کشورهاى اسلامى است. پس از ديدن هر زن مسلمانى که حجاب را کنار گذاشته است، اميد تسلط آنان ده برابر مى گردد. با هر چادرى که رها مى گردد، گويى جامعه اسلامى براى پذيرش و تسليم در برابر استعمارگران آماده تر مى شود.»