چگونه جلوی تسلط شیطان را بگیریم؟
اصل و اساس انحراف و گرفتار شدن در جاده انحرافات و گمراهیها، خارج شدن از دایرهی بندگی و هدایت خداوند متعال است. به این معنا که هرگاه انسان خود را از چتر ولایت الهی خارج کرد در واقع خود را تحت کنترل ضلالت و گمراهی و ولایت شیطان قرار داده است.
در فرهنگ قرآن اصل و اساس انحراف و گرفتار شدن در جاده انحرافات و گمراهیها، خارج شدن از دایرهی بندگی و هدایت خداوند متعال است. به این معنا که هر گاه انسان خود را از چتر ولایت الهی خارج کرد در واقع خود را تحت کنترل ضلالت و گمراهی و ولایت شیطان قرار داده است.
شیطان برای موفقیت و تسلط بر افراد بسیار دقیق و مهندسی عمل میکند و در کار خود با دقت و روش خاص و آرامی به دنبال اهداف خود است که در منطق قرآن با نام سیادت گام به گام از آن یاد میشود: «ولا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ و از گامهای شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!».
مرحله دوست داشتن شیطانی هر چند در آیات متعددی خداوند متعال دشمنی آشکار شیطان را برای انسان بیان کرده است ولی انسانی که در غفلت بیخبری و مستی شهوات دنیایی گرفتار شده است، دوستی خدا را فراموش کرده و این دشمن آشکار را دوست خود قرار میدهد که در نهایت با اتخاذ این دوستی نکبت بار، شقاوت اخروی را برای خود فراهم میکند. «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذِینَ یتَوَلَّوْنَهُ؛ همانا سُلطه ی شیطان بر کسانی است که او را دوست دارند (ولایت او را بر خویش بپذیرند)».
...
مرحله قلقلک و القای شیطانی هر چند در آیات متعددی به شیطان و دشمنیاش اشاره شده ولی نباید از این موضوع غافل شد که تحرکات و تهدیدات شیطان در حد قلقلک و وسوسه است. «وَ قالَ الشَّیطانُ لَمَّا قُضِی الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُکمْ فَأَخْلَفْتُکمْ وَ ما کانَ لِی عَلَیکمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُکمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لی فَلا تَلُومُونی وَ لُومُوا أَنْفُسَکمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِکمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِی إِنِّی کفَرْتُ بِما أَشْرَکتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیم؛ و شیطان، هنگامی که کار تمام می شود، می گوید: «خداوند به شما وعده حق داد و من به شما وعده (باطل) دادم، و تخلّف کردم! من بر شما تسلّطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنا بر این، مرا سرزنش نکنید خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، (و اطاعت مرا هم ردیف اطاعت خدا قرار دادید) بیزار و کافرم! مسلّماً ستمکاران عذاب دردناکی دارند».
مرحله ارتباط حضوری یاران شیطان (مشاوره حضوری) شیطان در استراتژیک تسلط خود بر انسان تنها به تحرکات و وسوسههای نفسانی خود بسنده نمیکند بلکه در موارد زیادی از کارگزارانی استفاده میکند که قبلاً مقهور تسلط شیطان شدهاند: «وَأَجْلِبْ عَلَیهِم بِخَیلِک وَ رَجِلِک؛ و با سواران و پیادگانت بر آنها بتاز».
شیطان برای موفقیت و تسلط بر افراد بسیار دقیق و مهندسی عمل میکند و در کار خود با دقت و روش خاص و آرامی به دنبال اهداف خود است که در منطق قرآن با نام سیادت گام به گام از آن یاد میشود: «ولا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیطانِ إِنَّهُ لَکمْ عَدُوٌّ مُبینٌ؛ و از گام های شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او، دشمن آشکار شماست!»
شرط و قدم اول در مبارزه با دشمن، همان «دشمن شناسی» است. بدیهی است که تا کسی دشمن را نشناسد، حتی با او مخالفت هم نمیکند، چه رسد به مبارزه و چه بسا از غفلت، فریب خورده و او را دوست نیز بشناسد. لذا خداوند متعال با قید این که او دشمن آشکار شماست، امر میکند که اطاعتش نکنید:
«أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یَبَنىِ ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُواْ الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَكمُْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ» (یس - 60)
ترجمه: مگر با شما عهد نسبتم و نگفتم اى فرزندان آدم شیطان را اطاعت مكنید كه او براى شما دشمنى آشكار است.
اغلب ما میدانیم که «شیطان»، چه ابلیس باشد، چه افراد و چه هوای نفس، دشمن است، ولی باور نکردهایم. لذا قدم اول دشمن شناسی و باور دشمنی اوست و قدم بعد مقابلهی با اوست. یعنی هر چه گفت، خلافش را انجام بدهیم.
ب – نکتهی مهم بعدی که سبب حفظ انسان از تبعیت شیطان میشود، باور معاد است.
خیلیها خدا (مبدأ) را میشناسند، اما به معاد باور محکمی ندارند. اگر ما مقصد را باور داشته باشیم، حتماً در سفر درست و به سوی مقصد حرکت میکنیم و سعی میکنیم که منحرف نشویم و اگر شدیم نیز سریع بر میگردیم.
ج – اما راجع به نماز، نکته بسیار است و از جمله آن که انسان باید «مخاطب» را بشناسد و گفتگوی خود با او را باور کند. آن وقت ارتباط بین عاشق و معشوق برقرار میشود و این ارتباط حتماً شیرین است. تا حدی که انسان دوست ندارد به پایان رسد و وقتی هم به اجبار به پایان برسد، آدمی منتظر فرصت و نوبت بعدی تجدید این دیدار و گفتگو میشود. اما نماز بیتوجه، ملالآور و خستگیآور میشود و طبعاً انسان نسبت به آن بیرغبت میشود.
کافی است یک بار تجربه کنیم. مثلاً چند دقیقه قبل از اذان خود را حاضر کنیم. حاضر برای گفتگوی با محبوب. بعد در دل بگوییم: خدایا تا چند دقیقهی دیگر، اذان میشود، یعنی اذن میدهی که بیایم و مستقیم با تو مرتبط شوم و راز و نیاز کنم و من لحظه شماری میکنم. و بعد که اذان شد، یا در جماعت شرکت کنیم و همهی حواسمان را به حضور در محضر حقتعالی بدهیم و اگر نشد، مقابل حق تعالی با عشق و ادب بایستیم و نماز بخوانیم.
شاید لذت همین یک بار، تداومش را به دنبال آورد. در هر حال شروط و رسم عشق و عشقبازی را همگان بلد هستند، چون فطری است. فقط لازم است لحظاتی به معشوق توجه کنند. سبب تنبلی به نماز، بیشتر به خاطر این است که با خدا کاری نداریم و فقط میخواهیم نمازمان را خوانده باشیم.
منبع:askdin.com
فرم در حال بارگذاری ...
لبیک یا حسین(ع)
قرارمان امشب ساعت 21
لبیک یا حسین
رقیه حلالم بکند ❤️❤️❤️
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد
چقدر غصه وغم خوردم از این غم که نشد
تیر نامرد اگر یاور مشکلم می شد..
می شد این آب شود چشمه زمزم که نشد
حیف شد چیز زیادی به حرم راه نبود
سعی کردم بدنم را بکشانم که نشد
تا دو دستم به بدن بود علم بر پا بود
خواستم حفظ شود بیرق و پرچم که نشد
سعی کردم که نیفتم ز روی اسب ولی
ضربه آنقدر شتابان زد و محکم که نشد
گفتم این لحظه آخر که در آغوش توام
لا اقل روی تو را سیر ببینم که نشد
هر دو دست و سر و چشمم به فدای سرتو
هر چه آمد به سرم نصف شما هم که نشد
بگو از من به رقیه که حلالم بکند
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد
لبیک یا حسین
احمدی, [22.10.15 14:28]
رقیه حلالم بکند ❤️❤️❤️
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد
چقدر غصه وغم خوردم از این غم که نشد
تیر نامرد اگر یاور مشکلم می شد..
می شد این آب شود چشمه زمزم که نشد
حیف شد چیز زیادی به حرم راه نبود
سعی کردم بدنم را بکشانم که نشد
تا دو دستم به بدن بود علم بر پا بود
خواستم حفظ شود بیرق و پرچم که نشد
سعی کردم که نیفتم ز روی اسب ولی
ضربه آنقدر شتابان زد و محکم که نشد
گفتم این لحظه آخر که در آغوش توام
لا اقل روی تو را سیر ببینم که نشد
هر دو دست و سر و چشمم به فدای سرتو
هر چه آمد به سرم نصف شما هم که نشد
بگو از من به رقیه که حلالم بکند
آمدم آب به خیمه برسانم که نشد
لبیک یا حسین
فرم در حال بارگذاری ...
بیایید در ماه محرم اینگونه باشیم
بیایید در ماه محرم اگر زنجیرمیزنیم قبل از آن
زنجیر غفلت از پای خود باز کرده باشیم …
اگر که سینه میزنیم ، قبل از آن
سینه دردمندی را از غم و آه پاک کرده باشیم …
خوب است اگر اشکی میریزیم، اما قبل از آن
اشک از چهره ی مظلومی پاک کرده باشیم …
آن وقت می توانیم با افتخار بگوییم :
یا حسین (ع )
صلی الله علی الباكین علی الحسین
عبرتهای عاشورا:
رواج دنیا طلبی و فحشا حادثه کربلا را رقم زد.
یکی از مسائلی که عامل اصلی چنین قضیهای درکربلا شد، این بود که رواج دنیا طلبی و فساد و فحشا، غیرت دینی و حسّاسیتِ مسؤولیت ایمانی را گرفت.
عبرت ماجرای امام حسین این است که انسان فکر کند در تاریخ و جامعهی اسلامی؛ آن هم جامعهای که در رأس آن، شخصی مثل پیامبر خدا - نه یک بشر معمولی - قرار دارد و این پیامبر، ده سال با آن قدرت فوق تصوّر بشری و با اتّصال به اقیانوس لایزال وحی الهی و با حکمت بیانتها و بیمثالی که از آن برخوردار بود، در جامعه حکومت کرده است و بعد باز در فاصلهای، حکومت علی بن ابیطالب بر همین جامعه جریان داشته است و مدینه و کوفه، به نوبت پایگاه این حکومت عظیم قرار گرفتهاند؛ چه حادثهای اتّفاق افتاده و چه میکروبی وارد کالبد این جامعه شده است که بعد از گذشت نیم قرن از وفات پیامبر و بیست سال از شهادت امیرالمؤمنین علیهما السّلام، در همین جامعه و بین همین مردم، کسی مثل حسین بن علی را با آن وضع به شهادت میرسانند؟!
۱۳۷۴/۱۰/۰۵- بیانات امام خامنه اي در دیدار جمعی از پاسداران
يا علي عليه السلام
فرم در حال بارگذاری ...
یک سوال
این که حسین (ع) فریاد میزند:آیا کسی هست که مرا یاری کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنی؟» مگر نمی داند که کسی نیست که او را یاری کند و انتقام گیرد؟ این سؤال، سؤال از تاریخ فردای بشری است و این پرسش از آینده است و از همه ماست
فرم در حال بارگذاری ...
مطمئنترین و نزدیکترین راه برای اجابت دعا
همۀ امامان کشتی نجاتند؛ لیکن کشتی امام حسین(ع) سریعتر است.
همۀ ائمّه(ع) مشعل هدایتند؛ ولی مشعل ابا عبدالله الحسین(ع) پرفروغتر است.
همۀ اولیای الهی درهای رحمت پروردگارند؛ امّا درِ رحمت امام حسین(ع) فراختر است.
همۀ شهیدان راه حق شفا بخشند؛ لیکن شفابخشیِ امام حسین(ع) گستردهتر است.
همۀ پیشوایان الهی اعجازگرند؛ ولی معجزات امام حسین(ع) همگانیتر است.
امام حسین(ع) هر چه داشت در طبق اخلاص نهاد و همه را یکجا، در راه خدا داد.
خدا نیز به او پاداشی فراخور خداوندیش عطا فرمود:
شفا در تربت او، استجابت دعا در تحت قبّۀ او و دوای هر دردی را در گروی یک نگاه او قرار داد.
یکی از وسایل مهم و مجرّب برای توسّل به حضرت سیّدالشّهداء(ع) زیارت عاشورا است.
زیارت عاشورا و مداومت بر آن بسیار سهل و آسان است، هر کسی در هر مکان و در هر زمانی میتواند با دلی پاک و نیّتی صادق به درگاه او روی آورد، این زیارت را طبق دستور امام(ع) بخواند و مشکلش را حل شده بیابد.
چقدر فراوانند کسانی که اولاددار نمیشدند، با زیارت عاشورا صاحب اولاد شدند؛ به بیماری سخت و کمرشکنی چون سرطان مبتلا بودند، از برکت زیارت عاشورا بهبودی یافتند؛ سرپناهی نداشتند و در پرتوی زیارت عاشورا صاحب خانه و کاشانه شدند.
وه چقدر بسیارند کسانی که یک عمر از درد هجران سوختند، با زیارت عاشورا به کعبۀ مقصود و قبلۀ موعود رسیدند.
فرم در حال بارگذاری ...