سرباز کوچک عاشورا
عبدالله بن حسین معرف به علی اصغر (به عربی: عبدالله بن حسین علی الأصغر) نام کوچکترین فرزند حسین بن علی (امام سوم شیعیان) است که مادرش رباب میباشد علی اصغر که در ۱۰ رجب سال ۶۰ هجری در مدینه متولد شده و در ۱۰ محرم سال ۶۱ هجری در شش ماهگی در کربلا کشته شد. علی اصغر یکی از چند نفری است که در بین شیعیان به بابالحوایج معروف میباشند
کشته شدن
در جزئیات کشته شدن وی اختلافهای است ولی در کل علما نحوه آن را اینگونه بیان میکنند در روز عاشورا در کربلا علی اصغر شیر خوار بود و از تشنگی بی تاب شده بود حسین بن علی او را به میدان جنگ میبرد و او را بر دودستان خود قرار میدهد و میگوید
از یاران و فرزندانم، کسی جز این کودک نماندهاست. نمیبینید که چگونه از تشنگی بی تاب است؟ اگر مرا رحم نمیکنید حداقل به این کودک رحم کنید. |
|
در این حال در بین سپاهیان عمر سعد تشکیک ایجاد شد که ما برای جنگیدن با کودکان نیامدهایم در این حال عمر سعد به حرمله دستور داد که با تیر سه شعبه کودک را بکشد و در این حین که حسین بن علی در حال گفتگو بود تیری از کمان حرمله آمد و گوش تا گوش حلقوم علی اصغر را درید.حسین بن علی خون گلوی او را گرفت و به آسمان پاشید.
فرم در حال بارگذاری ...
محرّم، حریم ایمان و حصار قرآن
| ||||||||||||||||||||||
|
...
«منا» یك قربانگاه بود، و… «كربلا»، قربانگاهی دیگر تنها هاجر و ابراهیم نبودند كه «اسماعیل» را به «مذبح» آوردند، محمد و علی و فاطمه(ع) نیز «حسین» را به قربانگاه عشق فرستادند.
برای رسیدن به كربلا، باید اراده ای آهنین، قلبی شجاع و عشقی سوزان داشت و در این سفر، باید رهتوشه ای از صبر و یقین، پاپوشی از توكّل، سلاحی از «ایمان» و مَركبی از «جان» داشت، تا به منزل رسید، چرا كه راه كربلا، از «صحرای عشق» و «میدان فداكاری» و پیچ و خم خوف و خطر می گذرد.
زائر حسین(ع) باید تمثیلی از شداید و رنجها و سوز و گدازها و خوف و عطشها را در خویش پدید آورد و كربلایش «كرب» و «بلا» باشد.
دانشگاه كربلا باز است و شاگرد می پذیرد، از هر جا كه باشد، هركه باشد…
محرّم، فروردین جانهاست و بهار ایمانهای سست شده و طراوت اندیشه های مرده و افسرده و خوابیده، و شكوفایی غنچه های بسته بیداری و آگاهی و ایثار و فداكاری است.
محرّم، وجدان همیشه بیدار تاریخ، و گلوی هماره فریادگر زمان است.
محرّم، ماه پاسداری از حرمت انسان است.
محرّم، حریم ایمان و حصار قرآن است.
محرّم، اهرم حركت دهنده انسانها و پدیدآورنده شورشهای شیعی و نهضتهای علوی و قیامهای مكتبی است.
حسین(ع) پیامهای شفابخشش را، همه ساله بر بالهای سرخ شهادت می نویسد و پیكهای رهایی را بر موجهای محرّم و عاشورا سوار می كند.
كلاسهای كربلا كه در همه جاست حتی بدون یك روز تعطیلی، به من و تو و به همه آنانكه به نجات «انسان» می اندیشند، می آموزد. چرا كه : هر روز عاشوراست و هر جا كربلاا
«غدیر علی»، «حرای محمّد» است، در جلوه ای پس از بیست و سه سال.
«عاشورای حسین»، دادخواهی غدیر علی(ع) است، پس از نیم قرن مظلومیّتِ حقّ.
«عاشورا»، سقّای تشنه كامانِ عزّت است،عاشورا، انفجاری از نور و تابشی از حق بود كه بر «طور» اندیشه ها تجلی كرد و «موسی خواهان» گرفتار در «تیهِ» ظلمت را از سرگردانی نجات بخشید.
عاشورا درخششی بود كه در دل دشمن، ترس ریخت و در دل دوست، امید آفرید و مردگان را بیدار ساخت و غافلان را به هوش آورد و «شب» را تا پشت دروازه های شهر شرك و قلعه نفاق، تاراند.
گرچه در آن نمیروز سرخ، در آن صحرای آتشگون، در آن كربلای «آزمایش»، قیام قیامت در خون نشست، ولی فریاد رسایت در عمق زمان برخاست.
ای حسین!… گرچه در آن «نینوا» نای حقیقت گوی تو را بریدند، امّا … نوای «حق، حقِ» تو در تاریخ، همچنان ماندگار شد و جاودانه ماند.
ای حسین! كربلای تو، انقلاب آموز و انسان ساز نسلها و قرنها و سرزمینها بود و عاشورای تو، بارور سازنده لحظه ها و روزها و سالها.
حسین(ع) مرگ را «پل عبور» به آخرت می دانست و «بقا» را در «فنا» می جست و «پیروزی» را در «شكست»! «زندگی» را در «مرگ» می دید و «ماندن» را در «رفتن» و «حضور» را در «غیبت» می شناخت و «شهادت» را حضور جاودانه در تاریخ می دانست و مرگ را برای فرزندان آدم، همچون گلوبندی زیبا برسینه دختری جوان، شایسته می دید.
حسین(ع) شناگر دریای خون بود و رهپوی وادی عشق. و در قربانگاه خود، در آخرین لحظات نیز، سرود توحید و رضا خواند.
حسین(ع)، كربلایی نیست، جهانی است.
حسین(ع)، هم «راه» است و هم «راهنما». هم كاروان است و هم قافله سالار.
حسین(ع)، كشتی نجات و مشعل هدایت است.
هنوز هم بشریّت، تشنه درسهای «مكتب عاشورا»ست، مكتبی كه الفبای آن، فداكاری، جانبازی، خلوص و خدامحوری است.
حسین(ع)، چشمه ای از حقیقت و حرّیت است كه تا ابد كام تشنگان آزادی را سیراب می سازد.
فرم در حال بارگذاری ...
عاشورا ؛ راز خلقت
روز دهم ماه محرم ـ معروف به روز عاشورا ـ عظيمترين روز سوگوارى و ماتم در فرهنگ اسلامی به شمار میرود. امام حسين(ع) كه به دعوت اهل كوفه به سوی مردم این شهر شتافته بود تا با کمک آنان ظلم را ریشهکن کند، پيش از رسيدن به كوفه، با پیمانشکنی مردم این شهر، در “سرزمین كربلا” به محاصره نيروهاى دشمن درآمد. امام و خاندان و اصحابش، چون حاضر نشدند ذلت تسليم و بيعت با حكومت غاصب وظالم يزيدى را بپذيرند، با لب تشنه و با رشادتى شگفت، تا آخرين نفر جنگيدند و به شهادت رسيدند. بازماندگان و بانوان آن حضرت(ع) نیز به اسارت نيروهاى ظلمت درآمدند
در دهمین روز ماه محرم الحرام سال 61 هجری قمری (مقارن با اکتبر سال 680 میلادی) بزرگترين فاجعه در حق اهل بیت پيامبر (ص) انجام گرفت و امام حسين بن علی (ع) به همراه بیش از صد نفر از خاندان و یارانش به شکل دردناکی به شهادت رسیدند
فرم در حال بارگذاری ...
عید الله اکبر
غدیر و ظهور، ابتدا و انتهاى یك راه است.
بدون غدیر، اسلام بى منطق و محتوا خواهد بود و بدون ظهور، غدیر تجلیگاه جهانى و
آرمانى خویش را نخواهد داشت و بدون این دو، نظام تكوین و تشریع هیچ یك هدفمند و
معقول نخواهد بود .
غدیر یادآور عهد من و توست
عهدى كه سالهاست ما و پدران ما با همه وجود آن را پاس داشته ایم
غدیر داستان دیروز نیست
چراغى است كه امروزمان را مى افروزد و ولایت ریسمانى الهى است كه همیشه و
همه جا ما را به سوى خود فرا مى خواند
آنكه به این ریسمان الهى در آویزد از دنیا بگسلد؛ آنكه سایه پر مهر و بى بدیل ولایت
رابر سر گسترد، سر بر آستان هیچ كس جز خدا فرو نیاورد
هر كه حق را با امام على، (ع)، و اولاد طاهرینش، بشناسد؛
در میان قرائتهاى رنگ رنگ و پر فریب٬ سرگردان نگردد و آنكه عهدشكنان غدیر را
بخوبى بشناسد، امروز نیز دست پر نیرنگ فرزندانشان را به یارى و بیعت در دست نگیرد
غدیر على، هنوز هم چشمه اى لبریز از آب حیات و دریایى موّاج از كرامتها و فضایل است
غدیر، دریایى از باور و بصیرت، در كویر حیرت و هامون ضلالت است
تا كام جان هااز آن سیراب شود
غدیر، یك كتاب مبین است، سندى براى تداوم خط رسالت در جلوه امام
غدیر، براى تشنگان، چشمه زلال هدایت است، و براى ره گم كردگان، صراطى است
که به سنّت پیامبر منتهى مى شود
غدیر، عید ولایت است
اگر امّت، غدیرها را پاس بدارند، عاشورا هاى مظلومیت و كربلاهاى خون و شهادت
پیش نمى آید و خورشید امامت، در محاق خلافت قرار نمى گیرد
امّت بى امام، و راه بى علامت و شب بى چراغ
كشتى بى ناخدا، دشت بى چشمه، و . . . قنات خشكیده و بى آب! . . . رهشناس تر از
«مولود كعبه» كیست؟ و قاطع تر از «ابوتراب» و پسندیده تر از «مرتضى» و والاتر از
«على» كدام است؟
غدیر، نشان دادن خورشید به گرفتاران ظلمت است
غدیر، روز تكمیل دین و اتمام نعمت است
این عید بر عاشقانش مبارک
فرم در حال بارگذاری ...
خطبه خداوند متعال در عقد حضرت زهرا (س)
این خطبه بر لوح محفوظ نقش بست و جبرئیل بر رسول خدا (ص) قرائت کرد: الحمدردائى و العظمه کبریائى و الخلق کلهم عبیدى و امائى یا ملائکتى و سکان جنتى بارکوا على على بن ابیطالب حبیب محمد و على فاطمه بنت محمد فانى قد بارکت علیهما و قد زوجت احب النساء الى من احب الرجال الى من النبین المرسلین.
ستایش رداى من و عظمت و بزرگى مخصوص من و تمام خلق بده من و کنیز مند اى فرشتگانم و اى ساکنان بهشت من، بر دوستدار محمد یعنى على بن ابیطالب تبریک بگویید و بر فاطمه دختر محمد مبارکباد بگویید زیرا من بر آن دو برکت دادم و محبوبترین زنان را به محبوبترین مردان از انبیاء و رسولان تزویج نمودم.
در همان سند آمده که یکى از فرشتگان بنام راحیل عرض کرد بارالها برکت آنها در چیست؟ خطاب شد: محبت آنها را بر جمیع خلایق واجب گردانیدم و آنها را حجت خود بر خلق قرار دادم و به عزت و جلال خودم که ذریه آنها را خزانهدار خود در زمین ساخته و تمام معادن عالم را به دست آنها سپردم و پس از انبیاء به وجود آنها بر خلق احتجاج مىکنم.
در کشفالغمه از انس بن مالک روایت مىکند که گفت: من در حضور حضرت خاتمالانبیا (ص) بودم که آثار وحى در جبینش ظاهر گشت و پس از لحظهاى فرمود: اى انس مىدانى که جبرئیل به من چه پیغام آورده؟ گفتم: نه یا رسولاللَّه فرمود: جبرئیل به من از جانب خدا پیغام آورد که خدا فرمان داده تا فاطمه را به على تزویج کنم آنگاه به من فرمود: برو ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر و انصار را خبر کن تا حاضر شوند من اطاعت کردم چون مجلس به مهاجر و انصار آراسته شد على علیهالسلام را خواست و فرمود یا على پروردگار مرا امر فرموده که فاطمه را براى تو عقد کنم به چهار مثقال نقره آیا راضى هستى؟ عرض کرد: یا رسولاللَّه راضى هستم همه حضار مبارکباد گفتند سپس رسول خدا (ص) به منبر رفت خطبه عقد را ایراد فرمود .
ـ ناسخالتواریخ، ج ۱/ ۵۱ و 52
فرم در حال بارگذاری ...