علامه حلی و بوسه بر خاک پای امام زمان (علیه السلام
علامه حلی، از رجال برجسته و علمای بزرگوار شیعه، کسی است که درباره اش نوشته اند: “در حالی که کودک بود، به درجه اجتهاد رسید و مردم منتظر بودند که به تکلیف برسد تا از او تقلید نمایند.” |
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/z.p/profile_pictures/_evocache/golenarges.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423920201)
خوشا به سعادتشان ……………… با مطلب “تو چه کردی؟” بروزیم.
فرم در حال بارگذاری ...
یاران شتاب کنید
الرحیل ، الرحیل ! یاران شتاب کنید
یاران ، این قافله ، قافله ی عشق است و این راه که به سرزمین کربلا می رسد ، راه تاریخ است و هر بامداد این بانگ از آسمان می رسد که: الرحیل الرحیل.
از رحمت خدا دور است که این باب شیدایی را بر مشتاقان لقای خویش ببندد.این دعوت فَیَضانی است که علی الدوام ، زمینیان را به سوی آسمان می کشد و … بدان که سینه تو نیز آسمانی لا یتناهی است با قلبی که در آن ،چشمه خورشید می جوشد و گوش کن که چه خوش ترنمی دارد در تپیدن:حسین ، حسین ، حسین … . نمی تپد ، حسین حسین می کند .
یاران شتاب کنید که زمین نه جای ماندن است ، که گذرگاه است … گذر از نفس به سوی رضوان حق . هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه ، رحل اقامت بیفکند؟ … و مرگ نیز در اینجا همان همه با تو نزدیک است که در کربلا ، و کدام انیسی از مرگ شایسته تر؟ که اگر دهر بخواهد با کسی وفا کند و او را از مرگ معاف دارد ، حسین که از من و تو شایسته تر است.
الرحیل ، الرحیل ! یاران شتاب کنید
فرم در حال بارگذاری ...
عناصراخلاقی تشکیل دهنده انتظار
انتظار، فضیلتی اخلاقی ـ عرفانی است که روح را تعالی میبخشد و تحوّلآفرین و تربیتکنندة انسان است. این فضیلت اخلاقی در زندگی فردی و جمعی بشر، آثار و برکات فراوانی خواهد داشت. مفهومشناسی و موشکافی این واژه، ما را در کسب و تداوم آن یاری خواهد نمود و فراوانی ثمرات در این فضیلت را برای ما آشکار خواهد ساخت. به عبارتی، انتظار فضیلتی است مرکّب از فضایل دیگر که تحصیل آن کاری بس دشوار و البتّه بسیار پرپاداش و پرنتیجه خواهد بود. به همین دلیل در روایات اهل بیت(ع) از این حالت با تعابیر ذیل یاد شده است. پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرمایند: «برترین عبادت، انتظار فرج است»1 و «برترین کارهای امّت من، انتظار فرج و گشایش خداوند است». 2 و میفرمایند: «برترین تلاش امّت من، انتظار فرج است».3 امام علی(ع) نیز فرمودند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا محبوبترین کارها نزد خداوند عزّوجلّ، انتظار فرج است».4
در اینجا لازم است به تجزیة مفهومی این واژه و تبیین عناصر تشکیلدهنده و تسریع کنندة آن بپردازیم تا زمینة تحصیل و بازشناسی آن میسور و آسان گردد.
1. امید
اوّلین جزء و معنای سازندة انتظار، امید و رجا است، زیرا در صورت یأس مطلق و عدم امیدواری، حالت انتظار در انسان شکل نمیگیرد و تحقّق خارجی پیدا نمیکند. امام علی(ع) میفرمایند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید».5
2. معرفت و اطمینان
دومین جزء از اجزای حالت انتظار، شناخت امر منتظَر و اطمینان به وقوع آن میباشد، زیرا در صورت عدم یقین و عدم اطمینان به امری، حالت انتظار در انسان منعقد نخواهد شد.
3. نزدیک دیدن
سومین جزء از اجزای تشکیلدهندة انتظار، نزدیک دیدن امر مورد توقّع و اعتقاد به قرب زمانی آن میباشد، زیرا دور دیدن و استبعاد زمانی نسبت به آن امر با حالت انتظار سازگاری نخواهد داشت. در دعای عهد بیان میكنیم: «إنّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً؛6 آنها آن را دور میبینند و ما نزدیکش میبینیم».
4. محبوبیّت موضوع
...
اگر حادثه و امری محبوب انسان باشد، مطلوب او نیز قرار خواهد گرفت و اگر چیزی مطلوب او شد، تمامی تلاشها و فعّالیّتهای وی در راستای رسیدن به آن مطلوب صورت خواهد گرفت، لذا محبوبیّت امر فرج و انتظار، انسان را به یک منتظر واقعی، مصلح دلسوز و عاشق بیقرار تبدیل میکند.
5. منفور بودن شرایط موجود و مأیوس شدن از آن
در صورتی که فردی شرایط موجود را بهترین شرایط بداند، انتظار امری جدید برای او تحقّق نخواهد یافت. امّا اگر با تحقیق در حوادث ایّام و انواع ظلمها، تباهیها و فسادها به مطلوب نبودن شرایط موجود اذعان نمود، حالت انتظار برای ایجاد شرایطی جدید و نو برای او فراهم میآید. امام رضا(ع) میفرمایند: «همانا فرج و گشایش پس از ناامیدی میآید».7
6. آمادگی، تلاش عملی و زمینهسازی
انتظار، هنگامی واقعی و صادق است که انسان را به حرکت و تلاش در مسیر تحقّق امر مورد انتظار وادار نماید، وگرنه صرف حالت انتظار، بدون آمادگی و تلاش عملی، آرزویی بینتیجه یا انتظاری سطحی است؛ «من إنتظر أمراً تهیّأ له؛8 هر كس كه منتظر وقوع امری باشد، خود را برای تحقّق آن آماده میكند». به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) انتظار را به عنوان یک حالت بسیار ارزشمند یا یک جهاد، آن هم، برترین جهاد امّت خود معرفی میفرمایند: «أفضل جهاد أمّتی انتظار الفرج».9 بر این اساس، واضح میشود که یکی از عناصر تشکیل دهندة این فضیلت اخلاقی، کوشش و تلاش است.
رسول خدا(ص) در بیانی زیبا میفرمایند: «از مشرق زمین مردمی قیام میکنند و زمینه را برای ظهور مهدی(ع) آماده میسازند».10 در کتاب «مکیال المکارم» نیز پس از تعریف انتظار آمده است: «پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آمادگی و مهیّا شدن، قویتر خواهد بود».11
7. صبر و پایداری
انتظار نتیجهبخش و معنیدار، انتظاری است که توأم با پایداری، صبر و مقاومت باشد وگرنه تبدیل به یک تمنّی زودگذر و افتادن به دامهای انحرافی و فریبنده و محبوبسازی جاهلانه میشود. اینکه در روایات اهل بیت(ع) صبر در کنار انتظار فرج قرار داده شده و گاهی تصریح به انتظار توأم با صبر شده است، دلالت بر حیاتی بودن صبر در شکلگیری حالت انتظار دارد.
حضرت صادق(ع) در تفسیر آیة: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و…»12 فرمودند: «و البتّه شما (یعنی مؤمنان، قبل از قیام امام مهدی(ع) را به سختیهایی همچون ترس، گرسنگی، نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و به صابران بشارت بده». سپس حضرت فرمودند: «یعنی بشارت بده به صابران در چنین زمانی به اینکه فرج و ظهور نزدیک است».13 پیامبر خدا(ص) نیز میفرمایند: «برترین عبادت، صبر کردن و سکوت و انتظار فرج است».14 و «صبورانه در انتظار فرج بودن، عبادت است».15 امام صادق(ع) نیز میفرمایند: «پارسایی، پاکدامنی، درستی … و صبورانه در انتظار فرج بودن، جزء دین امامان(ع) است».16
8. عزّتطلبی
یکی از خصایص فطری وجود انسان، کمالجویی و عزّت طلبی و پرهیز از همة عوامل ضعف و ذلّت است. در طول تاریخ، عزّت خوبان و مؤمنان توسط ستمگران و نابخردان (به ظاهر) خدشهدار گشته و به همین دلیل آنان همیشه به دنبال فرصتی بودهاند تا عزّت و مکانت از دست رفتة خود را احیا نمایند. آنان نه تنها خود، بلکه پیشوا، کتاب و قانون خود را از سوی ظالمان، تحقیر شده میبینند و در صدد برگرداندن عزّت تمامی این امور هستند. در دعاهای مربوط به انتظار و ظهور، بر واژة «عزّت» و «معزّ» تأکید بسیاری شده است: «کجاست آنکه عزّت دهندة اولیاء و ذلیل کنندة دشمنان (دین خدا) است».17 «پروردگارا! عزیزش کن و به وجود او (مؤمنان را) عزیز بگردان، یاریاش کن و به دست او (صالحان را) یاری بفرما، نصرتش بده، نصرتی با عزّت».18 «خداوندا! ما مشتاق (تشکیل) دولت باکرامتی از جانب تو هستیم که به [وسیلة] آن، اسلام و اهلش را عزیز کنی و نفاق و اهلش را ذلیل گردانی».19 «خداوندا! پراکندگی ما را به وسیلة او برطرف کن، گسیختگیمان را به او دور کن، پریشانی ما را به او پیوست کن و کمی ما را به وسیلة او زیاد کن و ذلّت ما را به وسیلة او، تبدیل به عزّت کن».20 «سلام بر عزّت دهندة دوستان (خدا) و ذلیل کنندة دشمنان (او)».21 «خدایا طولانی شده زمان انتظار و فاجران به ما طعنه میزنند و انتظار برای ما سخت شده است».22
9. تقوا محوری
یکی از قوانین و سنن جاری در هستی، موفّقیت و پیروزی قانونگرایی، قانون محوری و تقواگرایی است. اگر کاری بر اساس صحیح و بنیان واقعی و راستین بنا شده باشد، ماندگار است. قرآن کریم دربارة متّقین و پرهیزکاران میفرماید: «و العاقبة للمتّقین».23
این اصل قرآنی در نظام تکوین و تشریع جاری است، لکن در عالم تشریع به جهت لزوم آزمایش انسانها، کمی دیرتر رخ نشان میدهد. شهید مرتضی مطهری(ره) میفرماید: «تاریخ در مورد خوبان و پیروزی آنان قائل به دیرکرد است».24 در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: «ما را سلطنتی در آینده خواهد بود و بعد از حکومت ما، حکومتی نباشد؛ زیرا ما اهل تقوا هستیم و خداوند فرموده است: عاقبت کار، از آنِ متّقین است».25
10. جدیّت و پشتکار
در جوهرة انتظار صادق و در روح منتظر خالص، جدیّت و پشتکار، پیگیری و تداومبخشی وجود دارد.
حضرت صادق(ع) فرمودند: «هر که دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید انتظار بکشد و در حالی که منتظر است، پارسایی و اخلاق نیک را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از دنیا برود و بعد از مرگ او، قائم قیام کند، اجرش همانند اجر کسی است که قائم را درک کند، پس (در کار و عمل) بکوشید و منتظر باشید؛ گوارایتان باد ای جماعت مشمول رحمت!».26
11. احساس یتیمی
یکی از مفاهیمی که در شکلگیری و شدّتبخشی حالت انتظار در ما مؤثّر است، درک شرایط موجود در زمان غیبت و احساس یتیمی معنوی در زمان غیبت است. اگر این احساس در ما به وجود آید و خسارتهای معنوی و مادّی عدم حضور امام را درک کنیم، چشم به راهیِ ما نسبت به ظهور حضرت شدّت خواهد یافت و در جستجوی یافتن راهی برای شناخت پدر و حضور و احضار او خواهیم بود. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «سختتر از یتیمیِ کسی که پدرش را از دست داده، یتیمیِ کسی است که از امام خود بریده شده است و توان دسترسی به او را ندارد».27
12. اندیشة حسینی
یکی از مقوّمات اندیشة انتظار، وجود اندیشة حسینی و آرمان کربلاییان و آرزوی انتقام خون به ناحق ریختة امام حسین(ع) است؛ همچنان که شعار یاران حضرت ولیعصر(ع) «یا لثارات الحسین(ع)» است، انتظار نیز بر همین مبنا شکل میگیرد. به عبارت دیگر، هرچه با آرمانهای امام حسین(ع) آشناتر شویم و هر چه به عمق مصائب وارده بر او و یارانش نزدیکتر شویم، حس و میل انتقام از ظالم در ما نمایانتر خواهد شد و حالت انتظار در روح ما موّاجتر خواهد گشت. در زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا به این عنصر اخلاقی و روانی انتظار اشاره شده است:
1. پس مسئلت میکنم از خداوند… که خونخواهی تو را با امام منصور از اهل بیت(ع)، (یعنی حضرت مهدی(ع)) روزی فرماید.
2. پس مسئلت میکنم از خداوند… و اینکه برای من نزد شما منزلت راستین را در دنیا و آخرت تثبیت نماید و طلب میکنم از خداوند اینکه مرا به مقام محمودی که برای شما نزد خداوند است برساند و اینکه خونخواهی خون خود را با امام هدایت شده و نمایان و گویا از شما به من روزی کند.
پي نوشت ها :
1. بحارالأنوار، ج 52، ص 125، ح 11.
2. همان، ج 52، ص 122، ح 2.
3. همان، ج 52، ص 123، ح 7.
4. همان، ج 74، ص 143، ح 26.
5. همان، ج 52، ص 123، ح 7.
6. مفاتیح الجنان، دعای عهد، برگرفته از: قرآن كریم، سورة معارج (70)، آیات 6 و 7.
7. بحارالأنوار، ج 52، ص 110، ح 17.
8. مکیال المکارم، ج 2، ص 235.
9. بحارالأنوار، ج 74، ص 143، ح 26.
10. کشف الغمّه، ج 3، ص 267.
11. مكیال المكارم، ج 2، ص 152.
12. سورة بقره (2)، آیة 155.
13. تفسیر نورالثّقلین، ج 1، ص 176.
14. بحارالانوار، ج 74، ص 422.
15. راوندی، الدعوات، ج 41، ص 101.
16. بحارالأنوار، ج 52، ص 122، ح 1.
17. دعای ندبه.
18. مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
19. همان.
20. همان.
21. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحبالامر(ع).
22. همان.
23. سورة اعراف (7)، آیة 128 و سورة قصص (28)، آیة 83.
24. فلسفة تاریخ.
25. کافی، ج 1، ص 471، ح 5.
26. غیبت نعمانی، ص 200، ح 16.
27. بحارالانوار، ج 2، ص 2، ح 1.
منبع:ماهنامه موعود شماره 103.
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/sadeghi/profile_pictures/_evocache/ylggq5vyz9j5a3k0jwu.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423919815)
خدا فرج امام عصر را برساند . به قول دوستی
جمعه ها بهانه است . عشقت بکشد دو شنبه هم می آیی..
فرم در حال بارگذاری ...
پيوند قطره با دريا
شهدا و مهدويت در آيينه آمار
نويسنده: حجت الاسلام و المسلمين محمد حسن رحيميان
رابطه دفاع مقدس و شهدا با موضوع مهدويت را مي توان با روش هاي مختلفي بررسي کرد:
1. مراجعه به متن وصيت نامه شهدا
راه اول که مستندترين و دقيق ترين راه مي باشد، مراجعه به متن وصيت نامه شهدا است؛ چون که شهدا وصيت نامه هايشان را در روزهاي آخر و گاهي در ساعات آخر زندگي نوراني شان نوشته اند، در شرايطي که در بسياري از موارد مي توان گفت وصل به خدا بودند، يعني در بهترين لحظات زندگي خود، خالص ترين و حقيقي ترين اعتقادشان را به قلم آورده اند. يکي از نشانه هاي اين حرف اين است که وقتي وصيت نامه هاي شهدا را مي خوانيم، عموماً اين طور است که انسان احساس نمي کند که آنها را آدم بي سواد يا کم سوادي نوشته است. من يکي از شهدا را مي شناسم که در کلاس سوم راهنمايي بود و معمولاً نمره خوبي از انشايش نمي گرفت، اما وقتي وصيت نامه اش را مي خوانم، احساس مي کنم که انگار لقمان حکيم، قلم به دست گرفته و آن را نوشته است! چرا اين طور است؟ چون قطره با دريا پيوند خورده و خاصيت دريا را پيدا کرده است. اصلاً شهدا در عالم ديگري بودند، به همين دليل نيز امام (ره) خواندن وصيت نامه شهدا را به همه سفارش مي کردند. به هر حال چون وصيت نامه هاي شهدا در شرايطي نوشته شده اند که خالص ترين و بي آلايش ترين اعتقادشان و حقيقت دروني شان را بيان کرده اند، بنابراين آن چه از وصيت نامه ها استخراج مي شود، مي تواند بهترين و متقن ترين سند باشد.
ارتباط وصيت نامه هاي شهدا با مهدويت
الف) غير مستقيم
از وصيت نامه ها در ارتباط با مهدويت به دو شکل مي توانيم استفاده کنيم. يکي به صورت مستقيم و ديگري به صورت غير مستقيم. غير متسقيم آن به اين نحو است که در بسياري از وصيت نامه ها سخن از يپروي کردن از ولايت فقيه به ميان آمده است. ما از پژوهش جداگانه اي که در سال هاي اخير انجام شده است، به اين نتيجه رسيده ايم که شهدا در وصيت نامه هايشان به طور متوسط چهار مرتبه انگيزه رفتن به جبهه را پيروي از ولايت فقيه اعلام کرده اند. البته با تعابير مختلفي چون امام، رهبر، نايب امام زمان (عج) و ولايت فقيه از اين مقام سخن گفته اند. سؤالي که در اينجا مطرح مي شود اين است که درخواست پيروي از ولايت فقيه و امام در وصيت نامه هاي شهدا بر چه اساسي بوده است؟ جواب اين است که ولي فقيه، نايب امام زمان (عج) است. اين نمونه اي از شکل غير مستقيم بود.
ب) مستقيم
اما برخي از مواردي که در وصيت نامه به صورت مستقيم به موضوع مهدويت اشاره شده است به شرح ذيل مي باشد:
از ميان 46259 وصيت نامه شهيد که مورد بررسي قرار گرفته اين مفاهيم استخراج شده است.
و عناوين ديگري که وجود دارد.
در وصاياي شهدا به طور ميانگين در هر وصيت نامه، پنج مرتبه از مفاهيم مرتبط با امام زمان (عج) سخن گفته شده است. در هر وصيت نامه، 3/2 بار نام صريح حضرت ذکر شده است و رابطه بين اطاعت از ولي فقيه و پيروي از حضرت حجت (عج) 63 % مورد تأکيد قرار گرفته است.
شهدا، انقلاب اسلامي را به عنوان زمينه اي براي ظهور و قيام حضرت حجت (عج) مي دانسته اند و اين نکته در وصاياي آنها 32 % بيان شده است. البته عناوين ريز ديگري هم وجود دارد که از آنها مي گذريم.
بنابراين مي بينيم که در وصيت نامه ها - که متقن ترين اسناد دفاع مقدس هستند - بيشترين تأکيد به صورت مستقيم به مسأله مهدويت شده است و وصيت نامه شهدا سرشار از اين گونه مفاهيم مي باشد.
2. بررسي آمار شهدا
...
از منظر ديگري هم مي توان رابطه تنگاتنگ دفاع مقدس و موضوع مهدويت را اثبات کرد و آن از راه آماري است که از شهدا داريم، آماري که هم اقشار مختلف مردم را نشان مي دهد، هم مذاهب و هم مناطق جغرافيايي را، لذا اين آمار را به صورت خلاصه بيان مي کنيم.
آنچه که بنياد شهيد از آمار شهدا اعلام کرده، اين است که روحانيت 12 برابر ميانگين جامعه، شهيد داده، يعني به طور متوسط، از هر 1000 نفر افراد جامعه 4 نفر شهيد شده اند، ولي از قشر روحانيون، از هر 1000 نفر، 48 نفر شهيد شده اند. البته طبق آماري که نهاد ديگري ارائه کرده، اين ميانگين به 20 برابر مي رسد. چون خيلي از طلبه ها نه از طريق دفتر تبليغات اسلامي، نه از طرف سازمان تبليغات اسلامي و نه به عنوان طلبه به جبهه مي رفتند، بلکه به عنوان رزمنده اي ناشناس و بي اسم و رسم به منطقه مي رفتند و احياناً شهيد مي شدند. مخصوصاً طلاب عزيزي که در سال هاي اول طلبگي به جبهه مي رفتند، معمولاً عمامه اي بر سر نداشتند و کسي هم متوجه نمي شد که اينها طلبه هستند. اما بعد از اين که شهيد مي شدند معلوم مي شد که دو، سه يا پنج سال طلبه بوده اند.
البته اين آمار غير از آمار «شهيد داده ها » است؛ يعني پدرهايي که طلبه بوده اند و فرزندانشان در جبهه شهيد شده اند، لحاظ نشده است.
از نظر مذهب، برخي از مناطق مذهبي که اعتقاد صد در صد به مسأله مهدويت در آنجا وجود داشته است، تا 50 برابر بيشتر شهيد داده اند.
از نظر مناطق جغرافيايي هم آن مناطقي بيشتر شهيد داده اند که در آن جا ارتباط با امام زمان (عج) پر رنگ تر بوده، جلسات دعاي ندبه بيشتر بوده و روحانيت نقش پر رنگ تري و مؤثرتري داشته است، اگر مي بينيم در بين استان ها، استان اصفهان از نظر شهدا رتبه اول را دارد، و در اصفهان، شهر «درچه» بيشترين آمار شهدا را به خود اختصاص داده، به اين دليل است که نقش روحانيت و مسجد در آن جا بسيار برجسته بوده است. البته استاني هم داريم که هر چند همه آنها شيعه هستند، ولي در رده خيلي پاييني از آمار شهيد داده ها قرار گرفته اند. با بررسي هاي به عمل آمده معلوم شد که در آنجا حضور و نقش روحانيت کمتر بوده، لذا شهادت طلبي در آنجا سطح پاييني داشته است.
حزب الله لبنان را به عنوان يک نمونه ديگر عرض مي کنم. مجاهد بزرگ، سيد حسن نصرالله مي گفت: « يک ژنرال بازنشسته مصري که از فرماندهان جنگ ژوئن و اکتبر (رمضان و جنگ 6 روزه) اسرائيل و مصر بود، پيش من آمد و گفت: اسرائيل با اعراب نجنگيد، اولين جنگ واقعي عليه اسرائيل، جنگ حزب الله بود. در اين جنگ، نيرويي که با اسرائيل جنگيد حدود چند هزار نفر بودند؛ در حالي که طرف مقابل حدود 40 هزار نفر بودند، البته بدون در نظر گرفتن ناوهاي جنگي، هلي کوپترهاي جنگي، توپ هاي دوربرد، قوي ترين تانک ها و مدرن ترين تجهيزات جنگي روز دنيا که اسرائيل از آن بهره مند بود. حالا اگر اين 40 هزار نيرو، ضرب در اين امکانات شود، معلوم مي شود که اسرائيلي ها چه نيرويي داشتند و شايد بتوان گفت اين 40 هزار نفر با اين امکانات 4 ميليون نفر بودند.
اما در اين طرف، حزب الله حدود چند هزار نفر است که امکانات جنگي سربازان اسرائيل را هم ندارد. پيروزي حزب الله در اين شرايط، خودش معجزه اي بزرگ است. ببينيد اعتقاد به مهدويت چه مي کند. حزب الله نه تانکي، نه هلي کوپتري، نه ناوي، نه خودرو زرهي و نه هيچ چيز ديگري نداشت. جنگ ژوئن، شش روز هم نبود، بلکه دو ساعت بود، يعني در عرض دو ساعت، اسرائيل کار خودش را کرد و بقيه شش روز را به تثبيت مواضع پرداخت. اما همين اسرائيل، چهل سال بعد از آن جنگ و در شرايطي که امکانات، تجهيزات، تجربه و توانش چهل برابر شده بود، در مقابل حزب الله چند هزار نفري، 33 روز جنگيد و طعم تلخ شکست را چشيد. رمز اين شکست يک کلمه است. من بارها در سنگرهاي خط اول حزب الله، شب تا صبح در کنار آن مجاهدان في سبيل الله بودم، مي دانيد صحبت در مورد چه مسائلي بود؟!
دوش در حلقه ما صحبت گيسوي تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موي تو بود
آنها از امام خميني (ره) مي پرسيدند، از خاطرات مربوط به ولي فقيه زمان، مقام معظم رهبري مي پرسيدند و از امام زمان (عج) سؤال مي کردند. من هم در حد معلوماتم براي آنها مطلبي بيان مي کردم. از ما گفتن و از آن ها اشک ريختن. آنها يک پارچه عشق به ولايت بودند، يک پارچه عشق به مقام معظم رهبري بودند و در آتش شور و شوق محبت به ايشان مي سوختند. در آينه پاک و شفاف رزمندگاني که عشق ولايت در دلشان شعله ور بود و در پرتو همين عشق و پيوند با امام زمان (عج) و نايب ايشان، مقام معظم رهبري، انرژي خاصي پيدا کرده بودند که بر اثر آن، توانستند بر قوي ترين ارتش دنيا غلبه پيدا کنند و حالا حزب الله بزرگ لبنان، همانند حزب الله بزرگ ايران با همه توانمندي هايش، با پشتوانه مهدويت، امام زمان (عج) و کربلا به پيش مي رود.
پينوشتها:
* نماينده ولي فقيه در بنياد شهيد و عضو هيئت امناي بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود (عج).
فرم در حال بارگذاری ...
قطار عمر من و توست...
قطاری سریع السّیر در حرکت است، مملو از مردمان گونه گون.
قطاری بی وقفه که حتی مسافران خود را در حال حرکت پیاده می کند!
و مسافران تنها اندک زمانی میهمان اند و به سرعت باید قطار را ترک کنند.
به درون قطار می رویم؛ چه هنگامه ای است! بازار های مکاره، خرید و فروشِ عمر و مشتریان مشتاق و غافل از عاقبت!
چنان سرگرمِ زرق و برق قطارند که اصلاً به پایان راه نمیاندیشند!
تذکرات صاحب قطار را هم جدی نمی گیرند؛ انگار اصلاً نمی شنوند!
این قطار عمر من و توست.
![](https://z-emadi.kowsarblog.ir/media/users/9012030044/profile_pictures/_evocache/2150gojcru613i8quri.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1423919552)
رسول اكرم صلي اله عليه و آله و سلم: تا زمانى كه مردم، امر به معروف و نهى از منكر نمايند و در كارهاى نيك و تقوا به يارى يكديگر بشتابند، در خير و سعادت خواهند بود، اما اگر چنين نكنند، بركت ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه ديگر سلطه پيدا كنند. نه در زمين ياورى دارند و نه در آسمان.
تهذيب الاحكام، ج 6، ص 181، ح 22
فرم در حال بارگذاری ...