چه افراد و تشكلهايي هدف جنگ نرم هستند؟
همه افراد جامعه ميتوانند بخش هاي مشخصي باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته اين موضوع وابسته به هدفي است كه باني جنگ نرم آن را دنبال مي كند. اقشار مورد نظر بانيان جنگ نرم بستگي به هدف آنها دارد كه ميان مدت است يا عمومي و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر مي گيرند اما در حالت كلي مي توان گفت كه گروه هاي هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده هاي مردم هستند. نخبگان نيروهاي مياني را تشكيل مي دهند و مي توانند به عنوان تصميم گيران و تصميم سازان يك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدني مانند رهبران احزاب و… هم با آشفتگي ذهني خود، مي توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ايجاد كنند و روحيه ملت را درهم بشكنند.
در بعضي موارد براي رسيدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثيرگذار را مورد هدف قرار مي دهند و از آن گروه يا فرد براي رسيدن به اهداف خود استفاده مي كنند. مانند استفاده از قوميت هاي مختلف يا خواص و نخبگان فرهنگي وعلمي.
با توجه به اينكه در جنگ نرم از ابزارهاي رسانه اي، فرهنگي و علمي استفاده مي شود پوشش آن براي طبقات مختلف بيشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه اي مي تواند توده هاي مردم را تحت تأثير قرار بدهد و به همين شكل در جنگ علمي نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ هاي نرم وابسته به هدف جنگ هاي نرم نيستند بلكه به دليل اينكه در جنگ نرم ابزارهاي مختلفي مورد استفاده قرار مي گيرد در نتيجه افراد بيشتري درگير مي شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامي است تنها گروه هاي نظامي (و در موارد معدودي غير نظاميان) در طرف مقابله قرارمي گيرند.
در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.
عاشق هر کس شدن جز تو تباه ای خدا.
ندمو میخوام به تو فکر بکنم:بخت بد ببین عزیز تو هم تو فکرم نمی یای…..
عاشق هر کس شدن جز تو تباه ای خدا.
تکیه دادن به دلی جز تو سرابه ای خدا.
……داشت خوابم می برد
دیدم اگه این خواب با شه
و توی این خواب خوابم ببره
تازه وقتی از اون خواب دومی
بیدار بشم:توی این اولی ام
و تازه باید از این یکی
هم بیدار بشم……..
جنگ نرم
دوستان من سلام
امروز می خوام مطالبی رو پیرامون جنگ نرم براتون بنویسم
حتما زیاد شنیدید کلماتی همچون تهاجم فرهنگی، ناتوی فرهنگی و …
از دفاع مقدس تا الآن دشمنان ما به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند با جنگ سخت در مقابل ما بایستند. اصلا امام خمینی در اوایل انقلاب فرمودند که ما از دخالت نظامی نمی ترسیم ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم ما از وابستگی فرهنگی می ترسیم
در چند سال اخیر شدت هجوم فرهنگی دشمن به ما شدید تر شده است. فرقه ها، گروه ها، مکاتب و جریان های ضد معنویت، ضد حقیقت راه می اندازند. جو سازی می کنند علیه نظام جمهوری اسلامی تا ما را زمین گیر کنند. هر چند هرگز نخواهند توانست.
نکته ی دیگر هم این است که ما باید تهاجم را بدست بگیریم. اصلا دشمن ما حرفی برای گفتن ندارد. امروز تمام مکاتب و تفکرات به بن بست خورده اند. فقط اسلام است و آن هم فقط مکتب شیعه که حرف برای گفتن دارد. شیعه پویا است و همخوان با فطرت بشرف مطابق آنچه که باید…
ان شاء الله به زودی ما در این جنگ نرم حالت تدافعی را به حالت تهاجمی تبدیل خواهیم کرد. اتاق های جنگ در حال منسجم شدن اند. فردا ها برای ماست.
وظایف اساتید در قبال جنگ نرم
بیانات رهبر فرزانه انقلاب در خصوص بصیرت ، جنگ نرم و حوادث پس از انتخابات
استادى که بتواند این نقش را ایفا کند، آن استاد شایستهى حال و آیندهى نظام جمهورى اسلامى است. توقع از اساتید محترم این است:
۱- دادن قدرت تحلیل به دانشجویان
جوان هایتان را توجیه کنید. منظورم این نیست که بنشینید زید و عمرو سیاسى را برایشان معرفى کنید. نه، اصلاً من موافق هم خیلى نیستم. اسم آوردن از زید و عمرو و بکر و … این چیزها، کمکى به حل مشکل نمیکند. به اینها قدرت تحلیل بدهید. به اینها توان کار و نشاط کار بدهید.
۲- ایجاد فضای امید، نشاط و حرکت
فضاى کلاس را، فضاى محیط درس و دانشگاه را فضاى امید کنید؛ امید به آینده. بدترین بلائى که ممکن است بر سر یک نسل در یک کشور بیاید، ناامیدى است، یأس است. اینکه می گویند: آقا! چه فایده دارد؟ فایدهاى ندارد. این روحیهى «فایدهاى ندارد» – یأس از آینده – سم مهلک همهى فعالیت هاست؛ چه فعالیت هاى اجتماعى و سیاسى، چه حتّى فعالیت هاى علمى، فعالیت هاى پژوهشى. این کسانى که کشفیات بزرگ را در زمینههاى علوم تجربى و دانش هاى گوناگون انجام دادند، اینها اگر نا امید از نتیجه بودند، قطعاً به اینجا نمیرسیدند. امید، آن نیروى عظیمى است که انسان را پیش میبرد. جوان ما را نا امید کنند از کشورش، از انقلابش، از آیندهاش، از دولتش، از دانشگاهش، از آیندهى علمىاش، از آیندهى شغلىاش. این خیلى مضر است. این کارى است که تو برنامههاى دشمنان ما و مخالفین نظام وجود دارد. به نظر من یکى از کارهاى اساسى این است. محیط را براى دانشجو، محیط نشاط، محیط امید، محیط حرکت به جلو قرار دهید.
۳- میدان دادن به دانشجو برای اظهار نظر
یکى دیگر از کارهائى که باید در زمینهى مسائل گوناگون اجتماعى و سیاسى و علمى انجام بگیرد، میدان دادن به دانشجوست براى اظهارنظر. از اظهارنظر هیچ نباید بیمناک بود. این کرسىهاى آزاداندیشى که ما گفتیم، در دانشگاهها باید تحقق پیدا کند و باید تشکیل بشود. اگر چنانچه بحث هاى مهم تخصصى در زمینهى سیاسى، در زمینههاى اجتماعى، در زمینههاى گوناگون حتّى فکرى و مذهبى، در محیط هاى سالمى بین صاحبان توان و قدرتِ بحث مطرح بشود، مطمئناً ضایعاتى که از کشاندن این بحث ها به محیط هاى عمومى و اجتماعى ممکن است پیش بیاید، دیگر پیش نخواهد آمد. وقتى که با عامهى مردم، افراد مواجه میشوند، همه نمیتوانند خودشان را حفظ کنند. مواجههى با عامهى مردم، انسانها را دچار انحراف ها و انحطاط ها و لغزش هاى زیادى می کند که متأسفانه ما شاهد بودیم. خیلى از افرادى که شما مىبینید در مواجههى با عامهى مردم یک حرفى می زنند، یک چیزى میگویند، در اعماق دلشان اى بسا خیلى اعتقادى هم ندارند. به تعبیر بعضىها جوگیر می شوند؛ این خیلى چیز بدى است. اگر در محیطهاى خاص، محیط هاى آزاداندیشى و آزادفکرى، این مسائل مطرح بشود – مسائل تخصصى، مسائل فکرى، مسائل چالشبرانگیز – مطمئناً ضایعات کمتر پیش خواهد آمد.
جایگاه هر فرد در جنگ نرم در بیانات رهبر معظم اسلام
یکى از چیزهائى که قطعاً منافى با پیشرفت است، اختلاف و تفرقه است؛ تفرقهى میان آحاد ملت، تفرقهى میان مسئولین، تفرقهى میان بخش هاى گوناگون نظام، تفرقهى میان نظام و مردم. این انسجام و یکپارچگىاى که انقلاب به ما داد، باید مثل یک ناموس مقدسى حفظ شود، از آن پاسدارى شود. یکى از مهمترین کارهائى که در جنگ نرمِ دشمن وجود دارد – همیشه وجود داشته، امروز هم وجود دارد – این است که در این اتحاد یک تزلزلى ایجاد کنند، شکاف ایجاد کنند. براى این کار تلاش می کنند: بین شیعه و سنى اختلافات مذهبى ایجاد کنند، بین فارس و عرب و ترک و کُرد و دیگران اختلافات قومى ایجاد کنند، اختلافات منطقهاى ایجاد کنند، اختلافات سازمانى ایجاد کنند، اختلافات حزبى ایجاد کنند.
با همهى اینها باید با توجه کامل مقابله کرد؛ یعنى همان چیزى که ما به آن می گوئیم بصیرت. بدانیم کجائیم. این سنگرى را که امروز شما در آن حضور دارید، بشناسیم. فرق است بین آن سربازى که در یک سنگر حساسى قرار گرفته و می داند که سنگر او چقدر حساس است، اهمیت کار خود و جایگاه خود را می داند، و بین آن کسى که در همان سنگر است، اما نمی داند چقدر مهم است؛ خوابش می برد، غفلت می کند، سنگر را رها می کند، در داخل سنگر با همسنگرى اش دعوا می کند. بدانیم جایگاه ملت ایران چقدر حساس است.