مهدي(عج) در انتظار شيعيان حقيقي علي عليه السلام
آن روز هم، امام ديگري بود و نداي ديگري:« هل من ناصر ينصرني؟ » اين ندا هم زماني بر آمد كه ابوالفضل علمدار، علي اكبر، حبيب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه و … در برابر چشمان حسين (ع) به خون غلتيده بودند و او سرداري بود تنها مانده . پس سئوال همان سئوال بود، جواب هم همان جواب : سرهاي فروافتاده، دستهاي به عقب كشيده شده، چشمان شرمزده و خجلت زده اي كه به دنبال محل فراري چون زمين هستند نا از تيررس نگاه امام فرار كنند. بجز 72 تن؟! همين !
تعجیل در استجابت دعا/ شرح دعای روز هجدهم
در دعا هر دو دستتان را بلند کنید و هرچه میتوانید دستان خود را بلند کنید. در این حالت خدا زودتر حاجت میدهد.
اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ خدایا آگاهم نما در آن برای برکات سحرهایش
ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش
وخُذْ بِکُلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ و بکار به همه اعضایم به پیروی آثارش
بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین به نور خودت ای روشنی بخش دلهای حق شناسان
شرح فرازهای دعا
«اللّهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ»
خدایا متوجه کن من را تا از برکات سحر ماه رمضان استفاده کنم. مردم از برکات سحر غالباً استفاده نمیکنند. در طول سال از سحر باید استفاده کرد به خصوص در ایام ماه رمضان. حافظ میگوید :
آن گنج خداداد که خدا داد به حافظ از ورد شب و روز و دعای سحری بود
یکی از دعاهایمان باید این باشد که خدایا هنگام مردن لال نمیریم، شهادتین را به زبان بیاوریم و دعای عدیله بخوانیم.
حقیقت شب قدر
معنا و ماهیت حقیقى شب قدر چیست ؟
«قدر» در لغت به معناى اندازه و اندازهگیرى است.(1) «تقدیر» نیز به معناى اندازهگیرى و تعیین است.(2) اما معناى اصطلاحى «قدر»، عبارت است از ویژگى هستى و وجود هر چیز و چگونگى آفرینش آن(3) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودى هر چیز، «قدر» نام دارد.(4)
بنابر دیدگاه حكمت الهى، در نظام آفرینش، هر چیزى اندازهاى خاص دارد و هیچ چیزى بىحساب و كتاب نیست. جهان حساب و كتاب دارد و بر اساس نظم ریاضى تنظیم شده، گذشته، حال و آینده آن با هم ارتباط دارند.
مژده میلاد
ماه ميهماني خدا به نيمه رسيده است؛ ماهي كه فرشتگان، دسته دسته بين زمين و آسمان در رفت و آمدند و هالههاي نور اهل ايمان را بالا ميبرند، و هوا عطرآگين بال آنهاست.
آیه ای از کوثر
قرآن و امام مجتبی علیه السلام
سبط اکبر، حسن بن علی علیه السلام ، شخصیّت والایی است که بُعدی در قرآن دارد و برخی از آیات قرآن درباره وی نازل شده است که برخی را متذکّر می شوم:
الف. او فرزند پیامبرخاتم صلی الله علیه و آله است.
در موضوع مباهله با نصارای نجران، پیامبر صلی الله علیه و آله ، مأمور گشت آنان را به مباهله دعوت کند و قرآن به پیامبر صلی الله علیه و آله دستور می دهد که به آنان بگوید:
«..فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا و أبْناءَکُم و نِساءَنا و نِساءَکُم و أنْفُسَنا و أنْفُسَکُم ثمّ نَبْتَهِلْ و نَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الکاذِبینَ(1)».
«بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نمائیم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفسهای خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
مفسّران می نویسند: پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله با دو جگرگوشه خود، یعنی حسن و حسین علیهماالسلام و دخت گرامیش فاطمه علیهاالسلام و پسر عمویش علی علیه السلام به میدان مباهله گام نهاد، و این می رساند که امام مجتبی مصداق «أبنائنا» می باشد.