ایام میلاد شمس الشموس ، امام رئوف ، ثامن الحجج « علی بن موسی الرضا علیه السلام » بر دوستداران و شیعیان آن حضرت تهنیت باد
سلام بر تو ای ملکوت فروتن خداوند در سرزمین من ؛ سلام بر تو ای پاره ی پیکر پیامبر ؛ سلام بر تو ای سلطان سرزمین مهر ؛ سلام بر تو ای مولای مهربان و بیکران ؛ آقا جان ! نامت برای من همواره قرین خاطراتی است که از نور آکنده است . رواق های دل گشای مزارت و کاشی هایی که نور آفتاب جمالت در آن ستاره های درخشان تلالو می باشد و سنگ هایی که پرسخن ترین سنگ های عالمند و با تمام زائران تو راز می گویند و حوض هایی که فواره های معرفت آدمیان در آن می جوشند و گلدسته هایی که اشاره ی همیشه ی توست به آسمان الهی ….
توهین به رسول خدا(ص) به بهانه آزادی بیان
اگر چه توهین به مقدسات اسلامی با اهدافی مشخص انجام می شود اما گاهی برخی آزادی بیان را دستاویز چنین هتک حرمتهایی قرار می دهند و مقدسات دینی و اسلامی را مورد هتک حرمت قرار می دهند.
فیلمی در آمریکا ساخته شده که در آن به رسول خدا(ص) هتک حرمت شده است. این فیلم واکنش شدید مسلمانان را به دنبال داشته است.
اولین پرسش مطرح این است که آیا آزادی بیان حقی بی حد و مرز است و حدودی برای آن متصور نیست؟ آیا به حق آزادی بیان و اندیشه می توان هر اعتقاد و باوری را زیر سؤال برد و مورد توهین قرار داد؟
آزادی عقیده به معنای آن است که هر شخصی، هر تفکری اعم از سیاسی، اجتماعی، مذهبی را که حق می داند آزادانه برگزیند بیآنکه در گزینش آن تحت فشار باشد. آزادی بیان نیز تبلور آزادی عقیده است و به معنای ابراز آزادانه اندیشه و اعتقادات میباشد. این حق یکی از حقوقی است که در تمام اعلامیههای حقوق بشری به صراحت به آن تأکید شده و در قوانین بسیاری از کشورها از جمله قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد حمایت قرار گرفته است.
ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر (مصوب دهم دسامبر 1948) مقرر میدارد: «هر کس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که از داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات فردی آزاد باشد.»
همچنین ماده 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی نیز تصریح میکند: «1 ـ هیچکس را نمیتوان به مناسبت عقایدش مورد مزاحمت و اخافه قرار داد.2 ـ هر کس حق آزادی بیان دارد و این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سرحدات خواه شفاهاً و خواه به صورت نوشته یا چاپ یا به صورت هنری یا هر وسیلة دیگری به انتخاب خود میباشد… .»
اینکه در تدوین این اعلامیه همه کشورها مشارکت نداشته و برخی اصول این اعلامیه مبتنی بر بسرتهای فکری جهانیان نیست شک و تردیدی وجود ندارد. اصول این دو کنوانسیون توسط کشورهای صنعتی و غالب جنگ جهانی دوّم نوشته شده است امّا برخی از مبانی آن از جمله حق آزادی بیان با قیودی مورد پذیرش اسلام است و اسلام در چهارده قرن قبل به آن توجه نموده است.
اما نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که آزادی بیان در اسلام و حقوق بین الملل بدون حد و مرز نیست. بند 3 ماده 19 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مقرر میدارد: « اعمال مذکور در بند 2 این ماده مستلزم حقوق و مسئولیتهای خاصی است و لذا ممکن است تابع محدودیت های معینی شود که در قانون تصریح شده و برای امور ذیل ضرورت داشته باشد: الف. احترام به حیثیت و حقوق دیگران؛ ب. حفظ امنیت، نظم یا سلامت و اخلاق عمومی.»
همچنین ماده 13 کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر (مصوب نوامبر 1969) با عنوان، آزادی اندیشه و بیان، در عین حمایت از آزادی بیان آن را مطلق نمیداند و در صورت تعرض به نظم و اخلاق عمومی و حیثیت افراد، آن را محدود میکند.
بنابراین تمام اندیشمندان در عین پذیرش آزادی بیان به عنوان یک حق اساسی برای انسان در وجود حدودی برای آن تردید ندارند.
با رفتارشناسی مدعیان حقوق بشر معلوم شده که حقوق بشر و آزادی بیان در قاموس این مدعیان، چیزی جز اعمال مقاصد سیاسی آنها نیست و هیچگاه عملاً به این حقوق انسانی پایبند نبوده و این مفاهیم مظلوم وسیلهای برای اعمال فشار بر کشورهای دیگر بوده است.
با وجودی که در کنوانسیونها و معاهدات بین المللی از جمله بند 5 ماده 13 کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر هرگونه تحریکات مذهبی و هر عمل غیر قانونی علیه اشخاص و گروهها به واسطه مذهب ممنوع است، ساخت و پخش فیلم موهن به پیامبر خدا(ص) در این کشور نشان می دهد که اجرای قانون در این کشور و امثال آن گزینشی است و در حالی که به افراد و آرمانهای آنها توهین میشود توهین کنندگان آزادانه فعالیت کرده ، و حتی مورد تشویق قرار میگیرند.
این در حالی است که اسلام تاکید دارد که نباید خداشناسان را مورد دشنام قرار دهیم، همچنین هرجا که جمعی از انسانها در آن به عبادت و راز و نیاز مشغولاند محترم است؛ چه مسجد، چه دیر و چه کلیسا.
باید توجه داشت که این قاعده صرفا شامل خداپرستان نمیشود، بلکه حتی در مواردی مشرکان را نیز دربرمیگیرد، چنانکه خداوند در آیه 108 سوره انعام دشنام و اهانت به مشرکان را نیز نهی میکند: «ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم»؛ چرا که این کار سبب دشنام دادن مشرکین به خدای مسلمانان میشود.
دهه کرامت مبارک
ماه بانو
مـاه بـانو بـه شب دهكده نازل شد و بعد
سهمش از بركت ده زهر هلاهل شد و بعد
ابـر شـد آمـد و بـاریـد بـه اقـبــال كــویــر
خـاك لـمیـزرع ایـن ناحیه هم گل شد و بعد
دری از نور به این سمت گشود از ملكوت
شهـر بــا آمــدنـش نقـل مـحافل شد و بعد
آسمــان یــا حــرم كــوچك بانوی غریب؟
قـصـه حـور و پـری قـصـه دل دل شـد و بعد
قرعـه افتاد به نام من و همسایگیاش
و دلــم وارث سـرمــایــه دعــبل شد و بعد
فضایل امام جعفر صادق(علیه السلام)
مناقب آن حضرت بسيار است كه به اختصار از آنها ياد مي كنيم. فضايل امام صادق بيش از آن است كه بتوان ذكر كرد. جمله اي از مالك بن انس امام مشهور اهل سنت است كه: «بهتر از جعفر بن محمد، هيچ چشمي نديده، هيچ گوشي نشنيده و در هيچ قلبي خطور نكرده است.» از ابوحنيفه نيز اين جمله مشهور است كه گفت: «ما رأيت افقه من جعفر بن محمد» يعني: «از جعفر بن محمد، فقيه تر نديدم.» و اگر از زبان خود آن حضرت بشنويم ضريس مي گويد: امام صادق در اين آية شريفة: كل شيء هالك الا وجهه، يعني: «هر چيز فاني است جز وجه خداي متعال،» فرمود: «نحن الوجه الذي يوتي الله منهم» يعني «ماييم آيينه اي كه خداوند از آن آيينه شناخته مي شود.» بنابراين امام صادق (ع) فرموده است او آيينه ذات حق تعالي است.
شيخ مفيد در ارشاد مىنويسد: علومى كه از آن حضرت نقل كرده اند به اندازه اى است كه ره توشه كاروانيان شد و نامش در همه جا انتشار يافت. دانشمندان در بين ائمه (ع) بيشترين نقل ها را از امام صادق روايت كرده اند. هيچ يك از اهل آثار و راويان اخبار بدان اندازه كه از آن حضرت بهره برده اند از ديگران سود نبرده اند. محدثان نام راويان موثق آن حضرت را جمع كرده اند كه شماره آنها، با صرف نظر از اختلاف در عقيده و گفتار، به چهار هزار نفر مىرسد.
بيشترين حجم روايات، احاديثي است كه از امام صادق (ع) نقل شده است، اهميت معارف منقول از جعفر بن محمد (ص) به ميزاني است كه شيعه به ايشان منسوب شده است: “شيعه جعفري". كمتر مسئله ديني (اْعم از اعتقادي، اخلاقي و فقهي) بدون رجوع به قول امام صادق (ع) قابل حل است. كثرت روايات منقول از امام صادق (ع) به دو دليل است:
يكي اينكه از ديگر ائمه عمر بيشتري نصيب ايشان شد و ايشان با شصت و پنج سال عمر شيخ الائمه محسوب مي شود (148 - 83 هجري)، و ديگري كه به مراتب مهمتر از اولي است، شرائط زماني خاص حيات امام صادق (ع) است. دوران امامت امام ششم مصادف با دوران ضعف مفرط امويان، انتقال قدرت از امويان به عباسيان و آغاز خلافت عباسيان است. امام با حسن استفاده از اين فترت و ضعف قدرت سياسي به بسط و اشاعه معارف ديني همت مي گمارد. گسترش زائدالوصف سرزمين اسلامي و مواجهه اسلام و تشيع با افكار، اديان، مذاهب و عقايد گوناگون اقتضاي جهادي فرهنگي داشت و امام صادق (ع) به بهترين وجهي به تبيين، تقويت و تعميق “هويت مذهبي تشيع” پرداخت. از عصر جعفري است كه شيعه در عرصه هاي گوناگون كلام، اخلاق، فقه، تفسير و… صاحب هويت مستقل مي شود. عظمت علمي امام صادق (ع) در حدي است كه ائمه مذاهب ديگر اسلامي از قبيل ابوحنيفه و مالك خود را نيازمند به استفاده از جلسه درس او مي يابند. مناظرات عالمانه او با ارباب ديگر اديان و عقايد نشاني از سعه صدر و وسعت دانش امام است. اهميت اين جهاد فرهنگي امام صادق (ع) كمتر از قيام خونين سيد الشهداء (ع) نيست.