شهادت مظهر جود و سخا و علم و معرفت امام جواد علیه السلام تسلیت و تعزیت . . .
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت /
آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم / از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت . . .
شهادت مظلومانه امام جواد (ع) تسلیت
جوانان در عرصه تفکر و کسب دانش
جوانان بر اساس طبیعتی که دارند، برای آشنایی با افکار و اندیشه های متفاوت علاقه شدیدی از خود نشان می دهند. آنان دوست دارند اندیشه های نو و متفاوت را بشناسند و از میان آنها آنچه را که به نظر خود بهتر و کارآمدتر تشخیص می دهند انتخاب کنند.
امام علی(ع) فرمودند: «انما قلب الحدث کالارض الخالیة ما القی فیها من شی ءٍ قبلته؛(1) دل نوجوان همانند زمین خالی(آماده و مستعد) است و هر اندیشه ای که در آن القاء شود، می پذیرد.»
بذر دانش یکی از مهم ترین سرمایه هایی است که می توان در دل جوان کاشت و آن را بارور نمود. امام جواد(ع) در پیامی اهمیت علم و دانش را این گونه بیان می کند: «علیکم بطلب العلم فانّ طلبه فریضةٌ و البحث عنه نافلةٌ و هو صلةٌ بین الاخوان و دلیلٌ علی المروّة و تحفةٌ فی المجالس و صاحبٌ فی السّقر و انسٌ فی الغربة؛(2) بر شما باد کسب دانش! چرا که آن برای همه لازم است و سخن از علم و بررسی آن امری مطلوب( و دوست داشتنی) است. برادران (دینی) را به هم پیوند می دهد و نشانه (شخصیت والا و) جوانمردی، تحفه مناسبی برای مجالس، دوست و همراه در سفر و مونس غربت و تنهائی است.»
از منظر امام جواد(ع) شایسته است که یک جوان مسلمان به علم و دانش روی آورد و آن را به عنوان مونس و یار مناسب برای خود برگزیند، دوستان خود را بر اساس بینش و دانش انتخاب کند و شخصیت اجتماعی خود را به وسیله دانش و علم مشخص سازد، برای مجالس و دیدار دیگران علم هدیه برد و در تنهایی و غربت و سفر، علم و دانش را بهترین همسفر و مونس خود بداند، چرا که علم و دانش، سرچشمه تمام کمالات و ریشه همه پیشرفتهاست. پیشوای نهم، علم را دو قسمت کرده و می فرمود: علم و دانش دو نوع است: علمی که در وجود خود انسان ریشه دارد و علمی که از دیگران می شنود و یاد می گیرد. اگر علم اکتسابی با علم فطری هماهنگ نباشد، سودی نخواهد داشت. هر کس لذت حکمت را بشناسد و طعم شیرین آن را بچشد، از پی گیری آن آرام نخواهد نشست. زیبایی واقعی در زبان (و گفتار نیک) است و کمال راستین در داشتن عقل.»(3)
امام محمد تقی(ع) علم و دانش را یکی از مهمترین عوامل پیروزی و رسیدن به کمالات معرفی می کرد و به انسان های کمال خواه و حقیقت طلب توصیه می نمود که در راه رسیدن به آرزوهای مشروع و موقعیت های عالی دنیوی و اخروی از این نیروی کارآمد بهره لازم را بگیرند. آن گرامی می فرمود: «أربع خصالٍ تعین المرء علی العمل: الصّحة والغنی و العلم و التّوفیقٌ؛(4)چهار عامل موجب دست یابی انسان به اعمال (صالح و نیک) است: سلامتی، توانگری، دانش و توفیق(خداوندی)».
با توجه به سخنان آموزنده امام جواد(ع) در عرصه علم و دانش بر همگان و از جمله جوانان لازم است از فرصت جوانی بهره گرفته و خود را به این خصلت زیبای انسانی بیارایند و کسب معرفت و علم را سرلوحه برنامه های زندگی خود قرار دهند.
علم بال است مرغ جانت را بر سپهر او برد روانت را
علم دل را بجای جان باشد سربی علم بدگمان باشد
علم نور است و جهل تاریکی علم، راهت برد به تاریکی
علم روی تو را به راه آرد با چراغت به پیشگاه آرد
علم را دزد برد نتواند به اجل نیز مرد نتواند
نه به میل زمان خراب شود نه به سیل زمین درآب شود
1 - وسائل الشیعه، محمد بن حسن حر عاملی، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، 1409 قمری، ج 21، ص 478.
2- بحارالانوار، ج 7، ص 80.
3- کشف الغمه، ج 3، ص 193.
4- معدن الجواهر، ابوالفتح کراجکی، کتابخانه مرتضویه، تهران، 1394 ق، ص
امام جواد(ع) ـ الگوی دانشمندان جوان
پیشوای نهم شیعیان حضرت امام محمد تقی (ع) نخستین رهبر الهی است که در میان امامان شیعه در خردسالی مسؤولیت مقام رفیع امامت را عهده دار گردید.
آن گرامی در سال 203 قمری و در سن هفت سالگی بعد از شهادت پدر بزرگوارش این مسؤولیت را پذیرفته و عملاً به هدایت و ارشاد مردم پرداخت.
در آن هنگام برخی این سؤال را مطرح می کردند که آیا می توان رهبری جامعه را به یک کودک هفت ساله سپرد؟ آیا یک کودک هفت ساله مدیریت، دوراندیشی و درایت یک مرد کامل را دارد؟
از منظر باورهای شیعه که موضوع امامت را یک موهبت الهی می داند، پاسخ این پرسش روشن است، چرا که از این دیدگاه خداوند متعال هر کسی را که شایسته این مقام بداند، به منصب پیشوایی امت بر می گزیند؛ حتی اگر در سنین کودکی باشد. مقیاس سن بالا، گرچه در میان مردم مقیاسی برای رسیدن به کمال محسوب می شود، اما در بینش وحیانی قرآن ممکن است یک فرد در سن کودکی فضائل و کمالات و شرائط رهبری جامعه را دارا باشد و امتیازات ویژه ای را که لازمه رهبری و امامت و نبوت است در او موجود باشد و خداوند متعال موهبت رسالت و امامت را به او عنایت کند و اطاعت از وی را بر مردم واجب و لازم گرداند.
البته خداوند متعال از این طریق می خواهد به مردم بفهماند که مقام نبوت و امامت، که تداوم راه نبوت است، همانند منصب های معمولی نیست که با زمینه ها و شرایط عادی انجام پذیرد، بلکه مقام معنوی نبوت و امامت مافوق این مناصب بوده و زمینه ها و شرایط ویژه ای می طلبد.
در عصری که زمینه امامت پیشوای نهم فراهم آمده بود و آن حضرت در دوران کودکی این منصب آسمانی را عهده دار گردید، از این دست سؤالات زیاد مطرح می شد و پاسخهای مناسب نیز ارائه می گردید. به همین دلیل چون مسئله تقریباً در زمان امام جواد(ع) حل شده تلقی شده بود، دیگر در مورد امام هادی(ع) که در سن 8 سالگی و امام زمان (ع) که در 5 سالگی به امامت رسیدند، این پرسشها تکرار نگردید.
نقل یکی از روایاتی که در این زمینه وارد شده است، در اینجا مناسب می نماید:
روزی یکی از شیعیان در محضر امام رضا(ع) پرسید: مولای من! اگر خدای ناکرده برای وجود مقدس شما حادثه ای پیش آید، به چه کسی رجوع کنیم؟ امام رضا(ع) با کمال صراحت فرمودند: به پسرم ابوجعفر (امام جواد(ع)). آن مرد از شنیدن این سخن تعجب کرد، چرا که امام نهم (ع) کودکی بیش نبود و آن مرد وی را کم سن و سال دید. امام رضا(ع) از سیمای متعجب و نگاه های تردیدآمیز او، اندیشه ناباورانه اش را دریافت و به او فرمود: ای مرد! خدای سبحان عیسی بن مریم (ع) را به عنوان پیامبر و فرستاده خود برگزید و او را صاحب شریعت معرفی کرد، در حالی که خیلی کوچکتر از فرزندم ابوجعفر بود.(1)
امام هشتم (ع) برای اثبات امامت حضرت جواد(ع) و پاسخ به شبهات طرح شده، گاه از آیات قرآن و دلایل تاریخی بهره می گرفت و گاهی نیز از تفضلات الهی و تأییدات غیبی استفاده می کرد.
در این رابطه حسن بن جهم می گوید: در حضور امام هشتم(ع) نشسته بودم که فرزند خردسالش را صدا کرد. آن سلاله پاک نبوی نیز در پاسخ به ندای پدر به جمع ما پیوست. امام رضا(ع) لباس آن کودک را کنار زده و به من فرمود: میان دو شانه اش را بنگر! چون به میان دو کتف او نگاه کردم، چشمم به یکی از شانه هایش به مهر امامت افتاد که در میان گوشت بدن قرار داشت. فرمود: آیا این مهر امامت را می بینی؟ شبیه همین در روی شانه پدرم نیز وجود داشت.(2)
کشف الغمه، علی بن عیسی اربلی، مکتبه بنی هاشمی، تبریز، 1381، ج 2، ص 353.
2 ارشاد شیخ مفید، چاپ کنگره، قم، 1413 ق، ص 618.
اسلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
اهداف ساخت فیلم توهینآمیز به ساحت مقدس نبی رحمت (ص)
توهین به مقدسات مذاهب از دیرباز سلاحی بوده در خدمت افرادی که از راه منطق و فکر یارای مقابله را نداشتهاند، اما اتاق فکر پرهزینه و پر ازدحام و با برنامهی غرب مدتی است که این رویه را تغییر داده است و هر از گاهی با شیوههای گوناگون و در لفافههای مختلف سعی میکنند به مقدسات اسلام توهین کنند تا به اهداف پیچیدهی خود برسند، از جریان سلمان رشدی گرفته تا کاریکاتوریست غربی و فیلم اخیر، همه از یک کانال آب میخورد و متأسفانه رفتار مسلمانان نیز در اکثر اوقات به آنها در رسیدن به اهدافشان کمک میکند.
در نوشتار زیر خیلی گذرا به برخی اهداف ساخت فیلم موهن اخیر، و بررسی واکنش مسلمانان در قبال آن، و راه درست مقابله با آن خواهیم پرداخت.
اتاق فکر غرب همیشه در ورای چنین برنامههایی اهداف گستردهای دارد که کشف همهی آنها اتاق فکری به گستردگی اتاق فکر غربی میخواهد، اما برخی از این اهداف عبارتند:
۱- غرب هر از گاهی با طرح چنین سناریوهایی میخواهد واکنش مسلمانان را بسنجد تا برای سناریوهای بعدی خود برنامه ریزی کند.
۲- شاید مهمترین هدف آنها در این سناریو بدنام کردن مسلمانان باشد، چرا که آنها با طرح این سناریوی جهتدار سعی در خشمگین کردن مسلمانان دارند، و وقتی خشم آمد، در پی آن جهل میآید و در نتیجه حوادثی همچون کشته شدن سفیر آمریکا در لیبی و سنگپرانی به سفارتها و… به وقوع میپیوندد و رسانههای غربی نیز با به تصویر کشیدن این صحنهها و آن هم در کشورهای بهار عربی، مسلمانان را به عنوان انسانهای وحشی و غیر متمدن به دنیا معرفی میکنند و آنها را لایق دموکراسی و آزادی و حکومتداری نمیدانند، و بدنام کردن مسلمانان در اکثر سناریوهای آنها نقش پررنگی ایفا میکند.
۳- هدف دیگری که آنها دارند به حاشیه بردن انقلاب مردم سوریه است، و این هدف با نالایق جلوه دادن مسلمانان در حکومتداری در کشورهای بهار عربی به گمان خودشان تبلور مییابد و بدینوسیله شانه خود را از زیر بار مسئولیت سنگین دفاع از مردم انقلابی سوریه که عمدتاً مسلمان هستند نیز خالی میکنند.
۴- قطعاً اهداف دیگری نیز در ورای این سناریو هست که این روش مصداق فرمودهی خداوند است که میفرماید: وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللّهُ وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرینَ. (۳۰ انفال)
اما رفتار مسلمانان در قبال این سناریو در خیلی از کشورها و مخصوصاً لیبی، مصر، سودان و تونس سنجیده و منطقی نبود، و البته نباید این نکته را از ذهن دور داشت که آن چیزی که ما در رسانهها از مردم کشورهای بهار عربی دیدیم، جزئی از واکنش قسمت کوچکی از مردم آن کشورها بود که ممکن است بسیاری از آنها با ساماندهی خود غربیها صورت گرفته باشد.
کشتن نمایندگان کشورها و سنگپرانی به سفارتها و تظاهرات نامنظم و تخریبی به هیچ وجه راه مقابله با این سناریوها نیست و به هر شکل محکوم است.
و خداوند متعال میفرماید: لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّوا اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ. (۱۰۸ انعام)
و خود رسول الله (صلی الله علیه وسلم) در حدیثی در صحیح مسلم میفرماید: لیس المومن بالطعان ولا اللعان ولا الفاحش ولاالبذیء.
لازم است مسلمانان برای مخالفت خود با چنین مواقفی، تظاهراتی منظم و کاملاً سالم برگزار کنند و برای محاکمهی مسبّبان این فیلم از راههای قانونی وارد شوند. و از جهت دیگر همانطور که دکتر یوسف قرضاوی رئیس اتحاد جهانی علمای مسلمان گفتند برای معرفی نبی رحمت حضرت محمد (صلی الله علیه وسلم) باید به سنت و سیره ایشان عمل کرد و از تمام امکانات رسانهای و سایتهای ارتباط جمعی استفاده کرد تا سیرهی این بزرگوار به نحو احسن به جهانیان عرضه شود و چنین دسیسههایی خود به خود خنثی شوند.
باید مسلمانان پیشنهادی که علمای مصر ارائه کردهاند مبنی بر جرم بودن توهین به مقدسات ادیان و مذاهب را در سازمان ملل به تصویب برسانند تا به بهانهی آزادی بیان دیگر چنین توهینهایی رواج نیابد و جالب اینجاست که اکثر این توهینها به مقدسات دین اسلام بوده است و متوجه ادیان دیگر نبوده است، و جالبتر اینکه انکار هولوکاست که قضیهای تاریخی در مورد یهود است در بسیاری از کشورهای غربی جرم است! و دانشمندی به بزرگی روژه گارودی را به خاطر بررسی و نقد هولوکاست به زندان انداختند، و چون پای دین یهود و مصالح اسراییل و کشورهای غربی در میان است دیگر آزادی بیان پشیزی هم برای آنها ارزش ندارد.
جرج برنارد شاو نویسنده معروف ایرلندی میگوید: مجسمهی آزادی فقط در آمریکا وجود دارد و در جای دیگری نیست، چون که مردم معمولاً برای مردهها مجسمه میسازند! این طنزنویس توانا تعبیر زیبایی از آزادی در آمریکا ارائه کرده است.
لذا جا دارد در چنین مواردی ما مسلمانان سناریوی آنها را به خوبی نقد و بررسی کنیم و برای مقابله با آن از راه قانونی وارد شویم و از تمام توان خود برای دفاع از حریم دین و نبی رحمت از همان راهی که خود دین به ما میآموزد بهره ببریم.
منبع: اصلاح وب